۱- در وبلاگ علی تمدن مطلبی ديدم به نام: آلبوم ضد جنگ٬ محصول جديد وبلاگستان فارسی!
موضوع از این قراره که علیرضا دوستدار٬ آلبوم عکسی در وبلاگ ضد جنگ No War on Iran درست کرده که...
چرا دارم زور میزنم . خودش که بهتر گفته. از زبون خودش بشنويم:)
" اخيرآ توی وبلاگِ No War on Iran يک آلبوم عکس راهاندازی کردهايم برای مقابله با جنگِ تصويریای که در رسانهها عليه ما راه انداختهاند. اگر میخواهيد شما هم شرکت کنيد، عکسهای خودتان را همراه با پيامهايتان (ترجيحآ به انگليسی، ولی اگر نمیتوانيد، به فارسی بنويسيد و ما برايش زيرنويس میزنيم) به آدرس info [at] nowaroniran [dot] com بفرستيد. ديگران را هم تشويق کنيد که عکس بفرستند. ايدهی اين کار برگرفته از وبسايتِ sorryeverybody.com است که در آن چندين هزار آمريکايی با فرستادنِ عکسها و پيامهای شخصیشان از مردمِ دنيا بهخاطر انتخابشدنِ مجددِ بوش عذرخواهی کردند (حتمآ اين وبسايت را ببينيد، نکاتِ خيلی جالبی دارد). اين وبسايت چند ماه پيش سروصدای زيادی بهپا کرد و توجه خيلی از رسانههای بزرگ را جلب کرد. ما هم میخواهيم اگر بشود يک همچين کاری بکنيم، تا بقيهی دنيا ببينند و بشنوند که برخلافِ چيزی که شايد تا حالا شنيدهاند، ما نه تنها از بوش خوشمان نمیآيد، که از او متنفريم و چکمهی کثيفِ هيچ سرباز ملعونِ آمريکايی يا انگليسی يا هر کشور ديگر را هم توی کشورمان تحمل نمیکنيم.
عکسهايی که میفرستيد فقط دو شرط بايد داشته باشد:
اول اينکه مخالفِ جنگ باشد، و دوم اينکه متعلق به خودتان باشد (به اين معنی که يا عکسِ خودِ شما باشد - که البته خيلی بهتر است چون چهرهی انسانیتری به اين کار میدهد - و يا اينکه ساختهی شما باشد و از جای ديگر کپی نشده باشد). اگر قدری خندهدار هم باشد که از همه بهتر است، چون باز انسانیتر و در نتيجه باورپذيرتر میشود."
اين گوی و اين ميدان....
بذار آمريکا بداند٬ ما جنگ نمیخواهيم:)
میترسم روزی برسه که همه بگن نور به قبر اینا بباره:)
۲- از بس اين دوسه روز موقع برفبازی مردم گفتن ایشالله امسالاينا رفتنیان٬ امشب تا صدای تاپ و توپ و بمب و تیر و تفنگ و اینا شنيدم پيش خودم فکر کردم ٬ عجب ملت بابخاری داريم ٬ آفرین٬ چه زود شروع کردن:) چرا به من نگفتن؟!
داشتم برای خودم خيالات میبافتم و لنگ لنگان از زخم سرسرهبازی میرفتم کنار پنجره ببينم صدای اين درگيریها از کجا مياد که با ديدن نورهای فشفههای جوادی و مدل قديمی(مال زمان هوخشتره) يادم افتاد هميشه شب ۲۲ بهمن ازين ترقهها در میکنن تا بزرگترايی که در به قدرت رسيدن اين حکومت نقش داشتن رو يه کم خجالت بدن:)
ای کلکا ! امشب که شب ۲۲وم نبود:)
۳- آقا ۲۶ ساله مارو گول زدن!! آی هوار...داد... بیداد...
مگه دههی فجر نبايد ۱۰ روز باشه؟... ۲۶ ساله که ما داريم ۱۱ روز جشن(!) میگيريم و خودمون خبر نداريم. از صبح ۱۲ بهمن تا شب ۲۲ بهمن... خودت بشمار ببين !:(
ولی اينا بايد بدانند که زيتون خيلی هوشيارتر از اين حرفاست. و افشا میکنه آنچه رو بايد بکنه:) چیگفتم:))
۴- در نظرخواهی مطلب چند روز پيش کامنتی ديدم از دوست عزيزی به نام ولگرد. چون اين قضيه رو چند جای ديگه هم شنيده بودم و خودم هم تا حدی باهاش موافقم ، بد نديدم کل کامنتشو کپی کنم:
" زيتون جان
اين کامنت اصلا به پست توارتباط نداره .
من تصادفا امروز به تلويزيون ايرا ن که گويا جام جم اسلامی است و برای ایرانیان خارج از ایران برنامه پخش میکند نگاه ميکردم .
که سخن رانی يک ملای بی عمامه بنام الهی قمشه اي نشان میداد که در جلسه ای در مقابل يک گروه جوان تر.تميز بيچاره ... افاضه کلام میفرمودند!!
این مردک داشت یک مشت آسمان ریسمان به هم میبافت...
گفته هائی قاتی پاتی مثل ترشی هفته بیجار ..
از هم رقم و هر موضوع که از قبیل :شعر و ضرب المثل کلمات قصار و آیه های آسمانی بزبانهای
فارسی وعربي .انگليسی وفرانسه و شواهدی هم ازدکارت.رومی و تورات و انجیل قران.سعدی .حدیث . اخبار واليس در سر زمين عجايب و چه وچه... را بزبان های مختلف!! با لهجه فارسی چاشنی حرفهايش میکرد... یعنی بله بنده بحر العلوم هستم!!
گاهی دوربین روی شنوند گان میرفت که خانم ها از آقایان در آن جلسه از هم جدا نشسته بودند و با دهان باز مبهوت *مرداب *عظیم گفته های منقول این بابا شده بودند ..
گاهی هم دوربین روی بعضی از حانم ها یا ااقایان زوم میشد که داشتند تند تند ار گفته های گهر بار ایشان نت برمیداشتند!!
دلم خیلی برای شنوندگان جوان وحیرت زده و دهان باز مانده افاضات ای بابا سوخت ..
حرکات دست و بدنش و خنده های ملیحش نشان میداد که شاید قبل از سخنرانی هم چند پکی هم زده اند.. چون لول لول بنظر میزسیدند.
چیزی جالبی که در کل گفته هایش دیدم این بوددر تمام حرفهای ایشان که دقت کردم جز یک مشت منقولات چیزی از ایشان نشنیدم .
رومی چنین گفته ...دکارت چنان ... قران چنان گفته ... هگل چنین فکر کرده !!..که هیچ ربطی بهم نداشتند.
خلاصه من که باگوش کردن به ایشان یک کلمه معقول نشنیدم هر چه شنیدم منقول بود ...
بدبخنانه یک مهمان حارجی داشتم که تصادفا خیلی اهل کتاب و شعر و این جور چیز ها است به احترام من او هم کوش می کرد گاهگاه از من میپرسید این اقا راجع به چه حرف میزند علاقه مند بود برایش ترجمه کنم ..
نمیدانستم جوابش را چه بدهم...
فقط خنده ام میگرفت میگفتم هیچی جوک میگوید.
گفت پس چرا تماشاچیان نمیخندند!!
به شوخی گفتم درایران خنده غدغن است!
البته باور نکرد و لی خنده اش گرفت...
زیتون جان در اخر میتونی به من بگی این بابا چکاره است ممنون میشوم..."
ولگرد جان به این تیپ آدمها میگن: " سخنران حرفهای" . همونایی که در کشورهای دیگههم هستن و از این راه نون میخورن. یه چیزایی مثل آقای دیل کارنگی، بیل کلینتون، گورباچف و... یه چیزایی مثل بازنشستگیمیمونه منتها بیشتر جاهاشون از کار میافته و زبان و چانه تا دلت بخواد کار میکنه...
منم یادم میاد وقتی میرفتم مهمونی و برنامهی الهی قمشهای داشت یه عده هاج و واج جذب حرفای این آقا میشدن. میدیدم اطلاعاتی داره و در مقایسه با سخنرانی آخوندها که اگه ۵ ساعت مینشستی گوش میکردی هیچی نداشت٬ این آقا دریای اطلاعات بود.
یادمه اولین بار که حرفای یکی از کارمندای عالیرتبهی شرکتی در یه مهمونی شنیدم که میگفت: برای شرکتشون خواستن یه سخنران دعوت کنن که هزار تا شنونده داشته٬ کلی مبارزه کرده که اقلا الهیقمشهای رو بیارن که کارمندا و کارگرا یه کم دانش و فهمشون بره بالا ٬ بالاخره مدیرعامل رو راضی کرده. تلفن زده به ایشون٬ اولین حرفی که زده گفته ساعتی۱میلیون میگیرم. ۳ ساعت میکنه به عبارت ۳ میلیون تومن!
حالا کی؟ حدود هفت هشتده سال پیش. اونموقع همه چیز خیلی ارزونتر از حالا بوده. این آقا میگفت اصلا باورم نمیشد.
راستش عقیدهی منم که زیاد نمینشستم پای صحبتاش عوض شد. خوشم نیومد که کلی چونه زده و گفته خودم رو ارزون نمیفروشم( حالا کی گفته بفروشه؟)
این آقا که کمی مذهب بود میگفت نمیدونم حضرت علی و حضرت محمد هم برای سخنرانیهاشون پول میگرفتن یا در راه خدا مردم رو ارشاد میکردن.
(اینو هم بگم که خواهر الهی قمشهای هر پنجشنبه در کرج در منزل شخصیش سخنرانی میکنه اونم مجانی)
تازگی هم شنیدم که قرائتی که خداوکیلی اگه بشینی پای صحبتاش هیچی به اطلاعاتت اضافه که نمیشه هیچی٬ کلی هم کم میشه. برای ۳ برنامهی سخنرانی تلویزیونی ۲۹ میلیون تومن گرفته.
ایشون تازه هر جا هم که میره با خودش آشپز مخصوص میبره و میخواد گوش بره و مرغ و... در اختیارش بذارن... بعد از ناهار یا شام هم یه وری(معمولا به سمت چپ) میشینن در ماشین مخصوص( این عمل برای نفق معده مستحبه)
من قبول دارم که سخنران حرفهای باید یه جوری اموراتش بگذره و کلا هنرش اینه٬ ولی گرونفروشی اطلاعاتی که بیشترشو خود مردم میدونن ولی احتیاج دارن یکی هی بهشون یادآوری کنه٬ هم حدی داره!
تکبیر...
آنلاين نوشتن چقدر سخته:( اونم اين وقت شب...
شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
جای تاسف بسیار است که جناب عالی به این راحتی در مورد دیگران قضاوت می کنی. اگرچه دکتر الهی قمشه ای به زبان بسیار ساده ای حرف می زند اما اگر شما چیزی "به قول خودتان نمی فهمید" دلیلش بی سوادی گوینده باشد. به نظر می رسد آنکس که لول لول است شما هستید نه آقای قمشه ای.
نکته آخر : در زبان فارسی کامنت و کامنتش نداریم مگر آنکه از یک فارسی زبان لول بشنویم
دکتر الهی قمشه ای کیست؟ (آدرس زیر را ببینید
http://www.iranian-vic.org.au/dc/ghomshei-ashena_fa.htm
ارسال یک نظر