شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۳

بزرگ باش و از اهالی امروز باش!

1- بزرگ باش و از اهالی امروز باش...
(زیتون)
به جان شما با اون جمله‌ی معروف "بزرگ بود و از اهالی امروز بود" خیلی توفیر داره، اون "بود" داره. این یکی "باش" :) این کجاش سرقت ادبیه؟! ای بابا...

2- اسمشو نبر: بسمه تعالی! آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند!
اگر هم کرد، کرد. اما باید بداند... باید بداند... اگه به ایران حمله کنه خیلی بده:((( دیگه دوسِش ندارم!

3- یه وبلاگ ضد جنگ...

4- اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت و اعلام حمایت از طرف دیگر زندانیان در دیگر زندان‌ها...در سایت آزادی بیان...

5- نمی‌دونم چه هدفی پشت این قضیه‌ست که بعضیا می‌خوان از معلولین اجتماعی مثل افسانه و کبری قهرمان ملی بسازن. پر واضحه که خودم هم طرفدار آزادی افسانه و کبری بودم و هستم. و هر پتیشنی مبنی بر جلوگیری از اعدام و اجرای عدالت برای هر کس رو امضا کردم و می‌کنم. از آزادی افسانه هم که خیلی بیشتر از جرمش تو زندون مونده بود خوشحال شدم. ولی افسانه برای من الگو و قهرمان نیست.
با اینکه اصولا با قهرمان پروری و آدم‌پرستی مخالفم، با این‌حال فکر می‌کنم اشخاصی مثل باطبی‌ها،‌ زر‌افشان‌ها، و حتی گنجی‌ها و هر کس دیگه‌ای که به خاطر عقیده‌ش در زندانه بسیار بیشتر لایق پشتیبانی و سروصدای ما هستند.
ممکنه بعضی‌ها گنجی رو از عُماّل رژیم بدونن. ولی گنجی وقتی فهمید در رژیم آرمانیش که همان جمهوری اسلامی باشه بی‌عدالتی ‌هست، تردید نکرد و به آن "نه" گفت. این" نه" گنجی برای من خیلی باارزشه. فکر می‌کنم اگر روزی حکومتی بر سرکار بیاد که نهایت آرزوی منه، به جای به‌به و چه‌چه و تملق و ریزه‌خواری سفره‌ی بزرگان سعی می‌کنم صادقانه عیب‌هایش و جاهایی که به حقوق دیگران تجاوز می‌شه، بگم.( حقوق خودم منظورم نیست ها! گنجی هم می‌توانست ازین خان گسترده بخوره و ککش هم برای حقوق دیگران نگزه)
من برای تموم کسایی که به ظلم "نه" می‌گن و دراین راه و فقط برای عقیده‌شون، از تموم مواهب اجتماعی محروم می‌شن، احترام زیادی قائلم!

6- زندگی در زندان هم جریان داره. باطبی ازدواج کرد:) مبارکه! (از طریق سایت امید)

7- خیلی جالبه:) وقتی روزبه‌ی گفتار نیک داشته در نظرخواهی من بر ضد خرافات و قربانی کردن برای ماشین داد سخن سر می‌داده بهش خبر می‌دن که:" چه نشستی؟ چقدر بهت گفتیم یه گوسفندی برای این ماشین سبز خوشگلت قربونی کن و خونش رو به بدنه و کاپوت و موتور و رادیاتور و ضبط و باطری و آنتن و تک‌تک اعضاء و جوارح ماشینت بمال و گوش نکردی؟ ذلیل مرده بیا که ضبطتو کُشتن...یعنی دزدیدن" اینم از بدآموزی‌های وبلاگ زیتون:) شنیدم دیگه روزبه کلاهش هم بیفته اینجا نمیاد برش داره!

8-چند ماه بود که با وجود فیلتر شدیدی که از طرف بیشتر آی‌اس‌پی‌ها بر وبلاگم تحمیل شده، می‌دیدم تعداد ویزیتورام زیاد شدن. دیدم هر روز تعداد زیادی از اونا، از وبلاگی به اسم دخمر میان. وبلاگ ظاهرا سکسی بود و منم کلا میونه‌ای با این‌جور وبلاگا ندارم. نه اینکه عیب بدونم ، که تو این چندسال که با اینترنت میام متوجه شدم تعداد زیادی از کاربرا با هر عقیده و مسلک مشتری اینجور سایت‌ها هستن. ولی خودم حالا نمی‌دونم در اثر خجالته یا نوع تربیت که می‌ترسم به اینجور سایت‌ها برم. قبلنا که با شنیدن یه جوک بی‌ادبی از خجالت می‌مردم. حالا دارم بهتر می‌شم:)
اولایی که وبلاگ زده بودم، کمی بیش از دو سال پیش، یه پسری به نام پدرام از یه سایت مشابه(سکس‌گاید) بهم لینک داده بود و بحثای زیادی به وسیله ای‌میل با هم داشتیم که آخرش هم بعد از سفری برای شکار غیبش زد و آخرش هم لینکم موند تو وبلاگش. البته بگم پسر باادب و خوبی بود و من می‌گفتم مگه می‌شه آدم به این با ادبی سایت سکس بزنه.
اون‌روزی هم که به سایت دخمر رفتم دیدم که بحثی در وبلاگش جریان داره و در نظرخواهیش فحش‌های رکیک زیادی به این دختر(لی‌لی) دادن و لی‌لی در نهایت ادب و متانت به همه جواب می‌ده. چیزی که خیلی برام جالب بود این بود که کتبالوی عزیز خیلی شجاعانه با فحش‌دهندگان در‌اُفتاده و از لی‌لی که یه مدل عکاسیه دفاع می‌کنه. درسی که اون روز گرفتم، با توجه به تجربه‌ای که از شناختن شخصیت پدرام داشتم این بود که لزوما هر کسی که به مسائل سکس می‌پردازه آدم بی‌ریشه و سطحی‌یی نیست.شوخی: بخصوص که به وبلاگ منم لینک داده بود:))
وظیفه‌ی خودم می‌دونم از لی‌لی به خاطر خوندن و لینک دادن به وبلاگم٬ با توجه به اینکه شاید محتویاتش به مذاق خواننده‌هاش خوش نمیومد تشکر کنم!

9- شبنم طلوعی رو اولین بار در سریال بدون شرح دیدم. هر چه گذشت و هر چه بیشتر دیدمش، در کارگردانی تأتر قهوه‌ی تلخ و بعد در بازی شب‌ هزار و یکم بیضایی و بعد در وبلاگش، بیشتر ازش خوشم اومد. چند تا مصاحبه ازش خوندم(یکیش مجله‌ی زنان). شجاعت و صراحتشو تحسین کردم. به این‌که چطور با تموم این ترمزهایی که در مملکتمون برای خانم‌ها وجود داره روز به روز پیشرفت می‌کنه و جلو می‌ره.
تا اینکه خوندم که به علت عقایدش که ضرری برای هیچکس نداره، مرتب اسمش سانسور میشه و تهدیدش می‌کنن، مورد آزارش قرار می دن و ازش می‌خوان ایمان و عقیده‌شو در آگهی روزنامه‌ای کتمان کنه! راستی که اینا چه وقاحتی دارن!
شبنم هم تاب این بی‌عدالتی‌ها و زور گویی ها رو نیاورد و جلای وطن کرد. می‌دونم شبنم در فرانسه هم موفق می‌شه . فقط دلم به حال خودمون و کشور خودمون می‌سوزه. هر روز داریم بهترین فرزندان این آب و خاک رو از دست می‌دیم. تا کی؟!!!

10- علی‌رضا در نظرخواهیم سایتی رو معرفی کرده که در مورد هر فیلمی که تو دنیا ساخته شده می‌تونی اطلاعات بگیری و حتی می‌تونی خودت به فیلم‌ها امتیاز بدی...ممنون

11- یه همایش خوش‌مزه!
همایش خوراک و فرهنگ.با سخنراني:كتايون مزداپور(خوراك در ايران باستان)محمد صنعتي(خوراك و جهاني شذن)فرزان سجودي(نشانه شناسي خوراك)اميليا نر سيسيانس(تابو و هويت و حوراك)ابراهيم اقليدي(خوراك در هزار و يك شب)احمذ مير احسان(حلوه هاي نماذين خوراك در اثار مهر جويي)علي رضا حسن زاده ـحوراك گريزي :هذايت و فروغ)همايون امامي و غلامحسين طاهري دوست(نقد و نمايش فيلم بلوط)مهرداد عربستاني(خوراك در نزد صابيين)و اما... نجف دريابندري که با کتاب جناب مستطاب آشپزی‌اش معرف حضور هم هست:)
زمان : سه‌شنبه 20 بهمن. ساعت 9:30 تا 16:30
مکان:سازمان ميراث فر هنگي،نبش زنجان جنوبي ،خيابان آزادي،پژوهشكده مردم شناسی
فکر کنم ناهار هم افتادیم:) علی‌رضا جان بذار یه ایندفعه رو اندورن از طعام پْر داریم. از بس خالی‌داشتیم. مُردیم:)

12-سایت شعری شاهرگ. (روی هر شعر که کلیک می‌کنم ارور میاد متاسفانه)

۱۳-" احساس دهقان فداکاری را دارم که قطار از رويش رد شده است ... "

14- چون دفعه‌ی پیش یه عده نگران حالم شده بودن که چرا فقط یه شماره نوشتم٬ این‌دفعه تلافی در کردم:)

15-خیلی ممنون می‌شم نظرتون رو در مورد نوشته‌ی قبلی در نظرخواهی همون‌جا بنویسید.

هیچ نظری موجود نیست: