میگن یه زمانی رضاشاه( الان خیلیا میگن نور به قبرش بباره!×... عرض نکردم؟) دستور داده بوده در محلی درخت بکارن. طبق معمول بودجه مثل اون گلوله برفی معروف آب و به قولی هپلهپو میشه. بعد از دوسه سال نامهای دست متولیان اون محل میرسه که رضاشاه میخواد بیاد بازدید.مسئولین کاسهی چکنم میگیرن دستشون. تا اینکه فکری به ذهن علیلشون میرسه. درختان سهچهارساله رو از باغی میکنن و میکارن جاش. رضاشاه موقع بازدید به طور اتفاقی تکیهشو میده به یکی از درختا و اونم چون محکم نبوده میفته زمین. رضاشاه مشکوک میشه و میبینه بعــــــــــــله! درختا همه سستن و بیریشه. اونم دمار از روزگاریَکییکیشون در میاره.
حالا قالیباف تو شعارهای انتخاباتیش برای ریاستجمهوری گفته بود ایران به یک رضاشاه دیگه نیاز داره.(یعنی خودش!... عمرا"!!)
قالیباف که نتونست رئیسجمهور شه اما تونست به مسند شهرداری تکیه کنه.او متاسفانه از رضاشاه فقط صفت قلدریاش رو فهمیده( که اونم من فقط شنیدم به چشم خودم ندیدم). قالیباف در کمال بیادبی ادارهی کل منابع طبیعی و خبرنگاران رو دروغگو خطاب کرده.
شهردار شهر گلوبلبل ما تهران بدون مشورت با هیچارگانی برای ساخت سیاسیترین و پرسروصداترین بزرگراه تهران یعنی"بزرگراه زینالدین" دستور قطع هزاران اصله درخت 42 ساله را از یکی از استراتژیکترین جنگلهای تهران یعنی جنگل لویزان رو صادر کرد . آنهم چه روزی؟ در روز تاسوعا و عاشورا. وقتی تموم مردم مشغولن( نذری و عزاداری و...)! روزنامهها تعطیلن و بیشتر دولتمردان در خواب قیلوله.اینطور که در اسناد شهرداری هست تا به حال 12هزار اصله درخت قطع شده و بیشتر از این مقدار هم قراره قطع بشن.در حالیکه در بعضی کشورها مثل استرالیا بهخاطر یک درخت قدیمی مسیر اتوبان عوض میکنن. شهردار مهربان و رئوف ما مخصوصا اتوبان رو از میان جنگل عبور میده. چرا؟ چون فکر میکنه اینطوری ارزون درمیاد. آخه نه که جنگلهای ایران ارث پدرشه، دلش نمیسوزه! فکر میکنه اگه اتوبان از مسیر خانههای شمیراننو عبور کنه کلی باید به مردم زمینمعوض و پول بده.
مردم شمیراننو با اینکه از قبل به وسیلهی عوامل شهرداری تحریک شدن که جنگل لویزان برای شما دردسرآفرینه، قاتلا و دزدا و قاچاقچیها توش زندگی میکنن و زنا و دختراتون رو میدزدن و میبرن تو جنگل بهشون تجاوز میکنن، با اینجال تا صبح از صدای گوشخراش ارههای برقی و بولدوزر خوابشون نمیبره و بعضیهاشون از دیدن اون صحنهها گریه میکنن. دوسه انجیاوی زیست محیطی ماجرا رو می فهمه و همون شبانه در محل تجمع میکنن. آقای کولانی از اداره منابع طبیعی(متولی پارک جنگلی لویزان) تا 4:30 صبح در محل میمونه و با تمام توان سعی میکنه جلوی کارو بگیره. اما مرغ شهرداری و قالیباف قلدر یکپا داره!
اداره منابع طبیعی رسما شکایت میکنه به مراجع قضایی. اونا هم لطف میکنن و فردی رو از شهرداری با قرار 50 میلیون تومن وثیقه زندان میکنن که فوری آزاد میشه.پرونده دست کیه؟ قاضی مرتضوی معروف. مردی با کفشهای کتانی!!قرار 50 میلیون تومنی در صورتی صادر میشه که کارشناسان ایرانی فقط ارزش کاشت و داشت و آبیاری این درختا رو 100 میلیارد تومن تخمین زدن و کارشناسان خارجی 895 میلیون دلار.حالا بماند که هر هکتار جنگل 5/2 تن اکسیژی تولید و 70 تن مواد آلاینده رو جذب میکنه و برای اینکار درختان ارزشی متصور نیست!
در محدودهی سال 1342 در نواحی استراتژیک تهران جنگلهایی احداث شد برای اینکه اگر تهران گسترش پیدا کرد و هوا آلوده شد منبع تولید اکسیژن و گرفتن مواد آلاینده باشن. جنگلهایی مثل: لویزان، گیشا، سرخهحصار، لتیان، جهاننما، دوشانتپه، سوهانک و... و هرکدام چندین هزار هکتار.
حالا قالیباف به چه مجوزی به خودش این حقو میده که این سرمایهی عظیم و حیاتی تهرانیها و در واقع ایرانیها رو از بین ببره؟! چرا قانون باهاش برخورد نمیکنه؟ایشون با پررویی فرمودن:چرا وقتی بزرگراه امام از پارک جنگلی پردیسان عبور کرد کلی چیزی نگفت؟ زورتون به من رسیده؟( من مدتهای مدید در کف این استدلال قالیباف بودم!)بعد گفته:جنگلها شدن مأمن آدم دزدا و آدم بدا. ضررشون بیشتر از فایدهشونه!جایی دیگه افاضات فرمودن که:درختان سوزنی برگ اصلا نه اکسیژن تولید میکنن و نه گاز کربنیک جذب میکنن. قطعشون کنیم راحت شیم از این همه کاج. وای دلم گرفت...نظرات مشعشعانهی دیگه قالیباف:آئوووووووووو... حالا چرا جوش آوردین؟ جای این درختا میریم در جایی دیگه نهال میکاریم. قول میدیم!(نازی!)
دوشنبهی هفتهیبعد یعنی 15 اسفند روز درختکاریه. در این روز منابع طبیعی زمینهایی رو در شهرهای مختلف در نظر میگیره و مردم رو به صورت کاملا فرمالیته میبرن اونجا که درخت بکارن و ذوق کنن که در راه محیط زیستشون کاری کردن! اما چند هفته بعد اثری از آثار نصف بیشتر درختها نیست. گاهی خود ارگانهای دولتی نهالها رو میکنن و میبرن جایی دیگه میکارن. یا آبشون نمیدن تا خشک بشن. تا اصلا ازشون نگهداری نمیکنن. چون زمینها هم اکثرا دولتیه، مثلا مناطق نظامی و مردم هم از اون ورا رد نمیشن نمیفهمن زحمتشون هدر رفته.امسال هم برنامهی درختکاری در منطفهی تلو( بین سرخهحصار و حوزهی لتیان) قراره انجام شه.مردم تهران قراره 500 هکتارو درختکاری کنن. همهی انجیاو ها هم مشارکت دارن و فکر میکنن این فکر خودشونه. ولی نمیدونن تموم برنامهریزی با دولته.لابد چند سال بعد قالیباف قراره اتوبانی از اونجا رد کنه.امیدوارم ... ..... کفاف نده!
×من شاهدوست نیستم. اما شاهدوستان رو کاملا درک میکنم!(امام زیتونالعابدین)
سهشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۴
اشتراک در:
پستها (Atom)