چهارشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۷

دولت منت گذار...

1- قبض برق این دفعه که اومد, عرق از سر و صورتم شریدن گرفت!
نوشته بود: سهم پرداختی توسط مشترک 9,000 تومن!
بهای واقعی برق مصرفی شما در این دوره 56,000 تومن.
و زیرش با قرمز اضافه کرده بود 46,000 تومن یارانه پرداختی توسط دولت!
وای بر من!
دلم می خواست زمین دهن باز کنه و من برم توش و نبینم دولتم این همه بابت من تو خرج می افته!
منو بگو وقتی اولش مبلغ صورت حساب رو خوندم 9000 تومن, می خواستم گوشی رو بردارم و زنگ بزنم برق منطقه و
هر چی فحش بلدم بهشون بگم. آخه قبض برق ما همیشه فوقش چهار پنج هزار تومن می شد و این دفعه علی رغم صرفه جویی های مکرر دو برابر شده بود.
اما با دیدن مبلغ یارانه دلم می خواست زنگ بزنم و بگم آخ ای دولت مهربون و خوب. دست شما درد نکنه! چرا زحمت کشیدین!
فکر کن با 150 هزار تومن حقوق بخوای 56 هزار تومن پول برق بدی!
دولت جون تو خیلی خوبی.... هر چند خیلی منت گذاری!
حالا نمی شد ته قبض مبلغ صدقه ای که از جیب بابات بهمون می دی نمی نوشتی تا عین قبل تا فیش میومد یه کمی با فحش هامون حالی بهت
می دادیم! نکنه تو فیش های دیگه از این چیزا بنویسی که دیگه مرگ بهتر از این زندگی پر از منته!

2- زیر بار منت نمی کنم زندگی!

3- امشب حاج آقای کوچولو(!) مهرداد بذرپاش مدیر عامل زوری سایپا رو آورده بودن تو برنامه ی مثلث شیشه ای.
با افشاگری هایی که در موردش این ور و اون ور خوندم و با شنیدن حرف های امشبش خیلی از این موجود لجم می گیره. به پشت گرمی احمدی نژاد اند اعتماد به نفس هم هست!

4- این همه از سریال های تلویزیونی بد گفتم. بذار از این یکی که خیلی خوشم اومده هم بگم.
واقعا سریال "دکتر محمد قریب" رو دوست دارم. کیانوش عیاری واقعا گل کاشته. بازی ها عالی ین. بازی مهدی هاشمی(بازیگرنقش زمان پیری دکتر قریب), آفرین عبیسی, بازیگرهای نقش کودکی و جوانی قریب. بازی پدرش مهران رجبی محشره! حسین پناهی, حتی از فرحناز منافی ظاهر و نابازیگرها خیلی خوب بازی گرفته.
اینجا فرق کارگردان خوب و کارگردان بد معلوم می شه. بعضی از کارگردان ها بازی بازیگرهای خوب هم به لجن می کشن. اما کیانوش عیاری همه رو چند پله برده بالا.
از پرداختنش به جزئیات, فیلمبرداریش, طراحی لباس و لوکیشن ها چی بگم!!! هر قسمتش که شروع می شه دلم نمی خواد تموم شه!
یک بوس گنده روی گونه ی کیانوش عیاری:* که ثابت کرد تو جمهوری اسلامی هم می شه فیلم خوب ساخت. اونم بدون هیاهو و مصاحبه های آنچنانی و...

5- دیدین گفتم به این حکومت رو بدیم می خواد تو رنگ شورت و وقت بغل خوابی زن و شوهرا دخالت کنه؟
حالا اینو داشته باشین تا برسیم به رنگ شورت!


6- ...تجمع اعتراضی کارگران نیشکر هفت تپه
مدتهاست که کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه با خطر تعطیلی این کارخانه واقع در دشت سرسبز هفت تپه خوزستان روبرو هستند. ماههاست که اعتراضهای آنها در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد. تحصن و تجمع آنان از روز دوشنبه گذشته (۱۶ اردیبهشت) در کنار اعتراضشان به عدم دریافت حقوق به خاطر نگرانی عمیقشان از تعطیل کارخانه است.
تا آیت الله فلان سلطان واردات شکره و آیت الله بیسار سلطان واردات برنج و .... کارخونه ی شکر و شالیزار و مزرعه و ... می خواهیم چکنیم؟

7- گذرگاه شماره 79 منتشر شد....

8- کنفرانس وحدت اسلامی...
تنها وحدتی که آدم در اینا مشاهده می کنه چیه؟:)
بعد از گشت و گذار مفت و مجانی و زدن یک پرس چلوکباب سلطانی و یک پارچ دوغ به رگ, چی می چسبه!؟
اسلام مسلام و کنفرانس منفرانسو وللش!
برای هر عکس می شه یه صفحه...نه, یه کتاب طنز نوشت. نه؟:)
من عاشق اون آخری یم که داره جهدی عظیم می کنه برای از بین نرفتن وحدت بین مسلمانان جهان:)


بلاگ نیوز

یکشنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۷

آخه چرا شما با خوشی کردن مردم مخالفید؟

پرسپولیس برد و ما مردیم از خوشی و بی اختیار ریختیم تو خیابونا.... زن و مرد... همین که ماشین های حامل اونایی که از ورزشگاه اومده بودن به شهر رسید غوغایی شد. هر گوشه حلقه ای درست شد و د بزن برقص. سوت و کف... با پرچم هایی قرمز در احتزاز. وسط میدونا و خیابونا. ماشینا بوق بوق می زدن و با برف پاک هاشون می رقصیدن!

خبر به نیروی انتظامی رسید که چه نشسته اید که ملت خوشحالن و تازه قر هم می دن...
این دفعه پلیس ریخت تو خیابونا. مردم ایرانو چه به خوشی و رقص! چه غلطا! چه جسارتا!

هر شهری برای خودش یه منطقه ی مخصوص خوشی داره. معمولا این مناطق رو بلندیه. مردم دوست دارن شهر زیر پاشون باشه اینجور وقتا و همه یواش یواش میرن اونجا. تا شاید کمتر مزاحم دیگران باشن و تا نزدیکی های صبح بخونن و برقصن..
اما پلیس فکر اینجاشم کرده.
جلوی تموم خیابونایی که به منطقه ی شاد ختم می شه یه اتوبوس به صورت عمودی قرار داده!
همه بعد از یه شادی کوچولو نیم بند رفتن خونه و با خودشون نقل و شیرینی و فشفشه و پرچم آوردن. اما می بینن راه ها بسته ست. حتی اونایی که خونه شون اون وراست راه نمی دن.
شادی تبدیل به عصبانیت می شه. یعنی چه؟!
انرژی که می رفت برای شادی صرف بشه صرف فحش دادن می شه!
آخه شما چرا با شادی بی آزار مردم هم مخالفید!
یه امشب می خواستیم تا صبح شاد باشیم! و فراموش کنیم آنچه شما بر سرمون آوردید...

پرسپولیس امشب با قطبی قهرمان شد.
تبریک

کسی هست که یاری‌ام کنه؟

1- مناقصهD:
شش ساله که وبلاگ می‌نویسم، پنج ساله می‌خوام قالب عوض کنم و هنوز نشده.
چند نفر تاحالا قرار شده برام قالب درست کنن اما از اون‌جایی که نفسم حقه، با هر کدوم قرار گذاشتم بعد از یه مدت یهو یه پستی مقامی گرفته و سرش شلوغ شده و یا وقت نکرده و یا فراموش کرده.
متاسفانه علی‌رغم اصرارهای من که خواستم نمک‌گیرشون کنم و قسمتی از دستمزد رو قبل بدم همه موکول کردن به آخر کار. آخر کاری که هرگز نرسیده.
فضا دارم. تو Movable Type می‌نویسم.
یه طرح گرافیکی خوشگل(مثلا کاریکاتوری چیزی) نارنجی بالای صفحه‌م می‌خوام و لینکدونی و تأییدی شدن دلبخواهی نظرخواهیم و آر‌اس اس و از همینا دیگه...
لطفا بهم ای‌میل بزنید... روم نمی‌شه تو نظرخواهی چونه برنم:)
zeitoon@gmail.com

2- طی یک عملیات چریکی رفتم تو بلاگ رولینگم دیدم ای‌داد وبی‌داد لینک پرشین بلاگ خیلی از دوستان عزیزم رو از دات کام به دات آی‌آر تغییر ندادم و چون اکثرا از یک وبلاگ به وبلاگ دیگه می‌رم(و نه مستقیم از وبلاگ خودم) متوجه نشده بودم. خلاصه که ببخشی اینقدر دیر شد. اگر لینک کسی هنوز ایراد داره لطفا بهم بگه درست کنم.
و طی یک عملیات انتحاری لینک دوستانی که یکی دوساله نمی‌نویسن- با اینکه خیلی دوستشون دارم و خاطره‌ی زیادی ازشون دارم- در نهایت تألم و تأثر حذف می‌کنم.

3- شهرداری سانفرانسیسکو می‌خواد برای جمع کردن اعانه برای بی‌خانمان‌ها پارکومتر نصب کنه.
خوب چرا تعارف کردی اسمشو بذاری صندوق صدقه بالام جان.
لابد فردا پس‌فردا هم کمیته‌ی امداد و بسیج و سه‌پا و چهار‌پا هم تأسیسس می‌شه و سرخالی کردن این صندوق‌ها -ببخشید پارکومترها - روی هم اسلحه می‌کشن و... در نهایت تنها کسی که باخانمان نمی‌شه بی‌خانمان‌ بدبخته!


18:20 | Zeitoon | نظرها