دوشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۶

هشدار! انفجار قریب‌الوقوع جمعیت ایران در آینده‌ای نزدیک(قریب به نه ماه )

1- پیش‌بینی می‌کنم اگه وضع همین‌طوری پیش بره، یعنی سردی هوا و کمبود گاز و قطعی مکرر برق و تعطیلی‌های پی‌درپی و (نه... نمیخوام بگم قراره انقلابی چیزی بشه... یه لحظه جای اینکه بپرین تو حرفم گوش بدین!) بله داشتم می‌گفتم، اگه وضع همینطوری پیش بره، جمعیت کشور ایران حدود نُه ماه دیگه به صد میلیون می‌رسه!

2- آقایون کم‌جنبه! وقتی خانمتون از سرما شبا بهتون پناه میارن این‌قدر فکرای پلید به سرتون راه ندین! اون فقط یه بخاری 37 درجه می‌خواد. چرا یهویی درجه‌تون می‌ره رو 42 و آتیش‌و پنبه و این‌حرفا!!

3- خانمای عزیز، شما هم اگه ریگی(یا نیم‌کلاهی) زیر کلاتون نیست و فقط رفتید بغل آقا که گرم بشین چرا هی قر و قنبیل میایید و بدنتون رو پیچ‌وتاب می‌دید؟!

4- خلاصه که اقتصاد‌دانان ، حکومت‌رانان، مسئولین عزیز، فردا، گوش شیطون کر بعد از 9 ماه که انفجار جمعیت اتفاق افتاد نگید زیتون تو چرا می‌دونستی و نگفتی و بدبخت شدیم و این حرفا...

5-یک پیشنهاد: به نظر من این‌روزا همراه هر کامیونی که هی میان فرت و فرت سنگ‌ریزه و نمک می‌ریزن تو خیابونا همراش یه وانت هم بیاد در خونه‌ها کاندوم(صدبار این کلمه رو نوشتم و پاک کردم و نقطه‌چین گذاشتم و آخرش گفتم ما علما عیب نداره از این کلمات بنویسیم) پخش کنه:) علاج واقعه رو قبل از وقوع باید کرد.
پیشنهاد دوم: ازبسیج بیست‌میلیونی کمک بگیریم. یعنی هر بسیچی جان‌برکف شب‌ها در بالای سر زن‌وشوهرا کشیک بایسته تا زیاده از حد به هم نزدیک نشن
شما پیشنهاد دیگری دارید بفرمایید!

6- محمود تعطیلی‌نژاد...

7- امروز پسر کوچولوی همسایه‌ی ما بعد از ده روز تعطیلی رفت مدرسه. هنوز مادرش نفسی به راحتی نکشیده بود که حدود‌های ساعت ده زنگ زدن که مدرسه گازش قطعه و بچه‌ها دارن از سرما می‌لرزن و بیایید بچه‌هاتونو ببرید و تا اطلاع ثانوی بیخ ریشتون نگه‌دارید. قیافه‌ی مادر بچه دیدنی بود!

8-

هیچ نظری موجود نیست: