یکشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۴

ببین چطور توی ذوق بیچاره خانم الله‌اکبرگو می‌زنن!

1- ما مسلح به الله‌اکبریم!
دیشب(22 بهمن) مثل هر سال اعلام کردن- در واقع دستور دادن- ساعت 9 شب برید رو پشت‌بوم‌ها و الله اکبر بگید.

من و سی‌با کنجکاو شدیم ببینیم تو محل ما کسی از این انقلاب... انقلاب که نه... کسی از این حکومتی که خودشو نماینده‌ی انقلاب 57 جا زده راضیه یا نه. کسی الله‌اکبر می‌گه؟ رفتیم بالکن.
تا ساعت 9 و 5 دقیقه سکوت مطلق بود.
یهو صدای دو خانم اومد که با جیغ بنفش شروع کردن به الله‌اکبر گفتن. حدس می‌زدیم از کجاست. اما فکر نمی‌کردیم جرأت کنن بیان. جالبه که آقاهاشون نیومده بودن.

تو محل ما فقط دوخانواده حزب‌اللهی‌ان. زمینی رو سپاه خرید و آپارتمان ساخت و داد به چند کله‌گنده‌ی سپاه. اما از ده واحد هشت‌تاشون فروختن. می‌دونستن این محل که گاهی زنها بی‌حجاب از این خونه به خونه‌ی همسایه می‌رن به‌دردشون نمی‌خوره. اما این دو خونواده موندن. همه‌ش هم باعث دردسرن.
یه روز تولد همسایه‌رو گزارش می‌کنن و مأمورا می‌ریزن و مهمونی رو به‌هم می‌زنن. یه روز اطلاع دادن از رو پشت‌بومشون 20-30 تا دیش اومدن بردن( هر خونه گاهی تا سه‌تا دیش باید بذاره تا بتونه کانال‌های مختلف ماهواره‌ای رو بگیره) به اضافه‌ی کلی رسیور.
یه روز جیغ و داد راه می‌ندازن چرا دخترای ساختمونشون با تاپ میان آشغال می‌ذارن دم در و...
خلاصه همیشه باعث دردسرن و همه از دستشون کلافه‌.


هنوز دوسه تا الله‌اکبر بیشتر نگفته بودن که یهو از تو تاریکی صدای خیلی بلند و بم و غران مردی اومد که:
- " اوهوی جنده خانم. خفه‌شو. گم‌شو برو تو!"
- صدای جیغ زن‌ها... و بعد صدای بستن محکم در... و باز سکوت مطلق. از سنگ و علف صدا در می‌اومد که از اینا دیگه در نیومد که نیومد.

من و سی‌با که حسابی جا خورده‌بودیم و درضمن خنده‌مون گرفته بود. اومدیم تو و دِ بزن زیر خنده.
وقتی خنده‌مون قطع شد. سی‌با گفت: کی‌بود؟ چه مرد بی‌ادبی بود!
دیدم راست می‌گه. به عنوان یه زن ازین که هر مردی می‌خواد زنی رو سرجاش بشونه از این کلمات استفاده می‌کنه ناراحت شدم.
از طرفی هم مطمئنم اون مرد زخم‌خورده‌ی این انقلابه و صابون این حکومت به تن اونم خورده...
به تن کی نخورده؟

2- با کمال تاسف اشکان سیگارچی برادر آرش سیگارچی بر اثر تصادف درگذشت. اشکان در موسیقی فعالیت داشت.

3- دیگه تو مصاحبه‌های تلویزیون با مردم رسما از جنگ می‌پرسن و اینکه اگه آمریکا حمله کنه شما میرید جبهه(کدوم جبهه؟ مرز ایران و آمریکا کجاست؟) و از این حرفا. مردم هم می‌گن آره ما تا آخرین قطره‌ی خون با آمریکا می‌جنگیم، می‌میریم اما سازش نمی‌پذیریم!
آدم یاد شعارهای دوران جنگ با عراق و آهنگران و اینا میفته:(
شعارهای توی راهپیمایی 22 بهمن هم همین‌جوریا بود...
اینا انگار تنشون می‌خاره! عجب رویی دارن.

۱ نظر:

Unknown گفت...

 . آیت‌الله منتظری پدر انقلاب مقدّس  اسلامی فرمودند:
استقلال یعنی زیر یوغ خارجی نباشیم و آزادی یعنی مردم در اظهار عقیده و بیان آزاد باشند. نه این‌که به محض ابراز نظر مخالفی، کار به زندان و حبس
چقدر ناراحت کننده است که اشخاصی‌که سی‌سال پیش فریاد می‌زدند استقلال،آزادی، جمهوری اسلامی  همان اشخاصی‌هستند که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را از بین بردند. انشا‌الله خداوند به اینها میفهماند که معانی این  شعارها که دوباره این روزها میشنویم چی‌هست. همین شعار‌هایی‌که انقلاب عزیز اسلامی ما را سی‌ساله پیش به دنیا آورد.