چهارشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۶

خانوم‌فاطمه!

1- دیشب در برنامه‌ی شب‌شیشه‌ای علی دایی رو آورده بودن. طبق معمول من از نصفه‌هاش دیدم.(یه بار نشد عین آدم یه برنامه‌رو از اول تا آخرش ببینم)
از علی دایی خوشم میاد، اما دوسه جمله‌‌ی دیشبش خوب حالمو جا آورد!
الف- من همیشه قبل از بازی به خانوم‌فاطمه( با علامت سکون روی حرف میم ِ خانوم) متوسل می‌شم و خود خانوم نگه‌دارمه!
ب- روزهای عاشورا و 21 ماه رمضون در مسجد اردبیلی‌های گلوبندک خرج می‌دم و همون سه چهار هزار نفری که لطف می‌کنن و میان( تو صف غذا) دعاشون همیشه پشت سرمه!
ج- یه بار بعد از بازی سربند- با نام ائمه- بینمون پخش کردن که ببندیم روی پیشونیم. باور نمی‌کنید اما سربند "یازهرا" افتاد به من!(همون‌طور که دوبنده‌ی "یا ابوالفضل" همیشه می‌افته به حسین رضازاده)

2- همچنین من دیشب به این افتخار نائل اومدم که لحظه‌ی گذار یک روز معمولی رو به یک روز عزاداری رو با چشمای خودم ببینم.
جلوی تلویزیون نشسته بودم به خشتک دوزی(آقا، چرا همیشه خشتک شلوار آقایون زودتر از جاهای دیگه‌ش می‌شکافه؟) کانال 5 داشت سریال"سلام" رو نشون می‌داد. با اینکه یه سریال روتینه که هر روز ساعت 7 پخش می‌شه اما الحق بد در نیومده(حداقل این چند قسمتیش رو که من دیدم). ظاهرا این چند وقت مصادف شده با وقت اذان. اونم چه اذانی. نه مثل قبل دوسه دقیقه اذان بگن و خلاص. بلکه دعای قبل از اذان، دعای بعد از اذان، جمله‌های قصار ائمه و پیغمبرهای اولوالعزم، و آخرش خود نماز یکی از بزرگان مملکتو نشون می‌دن مثلا کل نماز خوندن خامنه‌ای با تموم مخلفاتش!
خلاصه که نیمه‌ی اول فیلم سلام با آهنگ شاد گذشت و بعد از اذان نیمه‌ی دومش در غم. به جای آهنگ تیتراژ پایانیش هم قرآن گذاشتن.
بعدش شهادت فاطمه‌ی زهرا را تسلیت گفتن و روی صفحه تلویزیون تعداد روزهای شهادت فاطمه که دو تا روایت هست و روزهای زندگیش بعد از مرگ پدرش که چهار روایت هست و محل دفنش که سه روایت هست.
دیگه چیزی که روایت‌های ازدواج شوهرش بعد از مرگش رو نگفت. من جایی خوندم که شوهرش بعد از مرگش 14 زن گرفت و جایی دیگر 16 تا و یه جا دیگه 18 تا و همین‌جور برو بابا(البته فقط عدد زوج که خوش‌یمنه)

3- وبلاگ این آقای سیدکاظم مولایی، ذوب‌شده در ولایت آقا خیلی بامزه‌ست.
من پس از دیدن عکس افقی‌شده‌ش که در دیدار با آقا اتفاق افتاده اونقدر خندیدم که نزدیک بود از رو صندلی بیفتم:)

4- از تموم کسایی که کمک می‌کنن که از سد فیلتر بگذرم و یا مطالبمو در وبلاگ می‌گذارن خیلی ممنونم.
بخصوص از
داریوش‌آقای گل ، غزل دوست‌داشتنی( با آنتی‌فیلترهای آپدیت‌شده‌شون)، امید عزیز( که مدت زیادی مطالبمو در بلاگ‌فا می‌گذاشت) و شیوا جان در بلاگ اسپات...
و حالا ولگرد نازنین که زحمت پست کردن در زیتون دات کام به گردنش افتاده.
اگر شما رو نداشتم چیکار می‌کردم...

هیچ نظری موجود نیست: