یکشنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۵

خوش‌تیپ زیاد پیدا می‌شه تو دنیا، اما یکیش خوش‌تیپ من نمی‌شه...

چهار شنبه، 13 دی 1385
1- من از همون روز اولی که احمدی‌نژاد شد رئیس‌جمهور، از فیگور راه‌رفتن و حالتاش گفتم این جون می‌ده برای کار در فشن تی‌وی!
انگار خودشم کاملا باورش شده که بعد از اینکه از رئیس‌جمهوری خلع شد، بره استخدام این سالن‌ها بشه.در سفرهای استانی به هر شهری می‌ره، موقع سخن‌رانی‌های معروف و بامزه‌ش لباس ملی اون قوم رو می‌پوشه.
لباس کردی، لری، بلوچی و حالا هم خوزستانی با روسری چهارخونه....
مردم به‌زور آورده شده به سخن‌رانی‌ها هم به جای گوش دادن به خالی‌بندی‌هاش محو جمال و لباسش می شن..
ساده‌دل‌ها هم می‌گن:
لباس ما رو پوشیده!
من فقط منتظرم ببینم وقتی می‌ره برای سخنرانی همسران شهدا، چادر مشکی سرش می‌کنه؟یا مثلا برای کارگران زحمتکش شهرداری، لباس نارنجی آرم‌دار می‌پوشه؟
2- رئیس‌جمهورکمون نزدیک بود باز سوتی بده.گفت ما ظرفیت تأمین نیازمندی‌های 300 هزار نفرو داریم!.
بعد که دید عجب حرفی زده و دفعه‌ی پیش که گفت ایران گنجایش 120 میلیون نفرو داره چقدر مسخره‌ش کردن.برای همین اضافه کرد. البته ما 70 میلیونیم. بقیه شو صادر می‌کنیم. خوب الحمدلله نگفت:‌ خانم‌های عزیز نگران نباشید. تا 20 بچه جادارید بزایید..این خودش یه قدم جلو بود!. ...

3- تا سه روز بعد از اعدام صدام، هر وقت تلویزیون رو روشن می‌کردی درحال پخش فیلمی بود از زندگی صدام. گوینده با صدای حق به جانب از کودکی صدام این‌قدر بد می‌ گفت و اونو یه بچه‌ی جانی و عقده‌ای و بدبخت معرفی می‌کرد که دلم برای بچگیش سوخت.
پیش خودم گفتم چه عجب یه جوری ربطش نمی‌دن به تخم و ترکه‌ی یهودی‌ها. آخه تو ایران هر کیو می‌خوان بگن خیلی بده تو هفت جدش می‌گردن یه یهودی پیدا کنن.می‌گفت در دبستان هیچ دوستی نداشته و یک میله‌ی آهنی همیشه همراهش بوده که ترتیب همه رو باهاش می‌داده. تو خیابون هم باهاش می‌زده تو سر مردم و خون‌و خون‌ریزون راه می‌نداخته.(لابد مدیر و ناظم و معلم و پلیس هم بوق بودن)مدام هم عکس مادرش که یک زن تپل بوده رو نشون می‌داد که تا به‌حال چند تا شوهر کرده و با عرض معذرت با کیا خوابیده و صدام رو هم در اثر سه‌ماه معشوقه‌ی یک تاجر کلیمی حامله شده(منظورش این بود که صدام ولدزناست و مادرش ج..ه) و بعد اون تاجره برای اینکه گندش در نیاد به عقد یه مرد عرب در میاره و اون می‌ده صدام برادرشو بکشه که ارث بیشتری بهش برسه و صدام کوچولو برادر بابائه رو می‌کشه و....بقیه‌شو گوش ندادم وگرنه حتما از رابطه‌ش با گربه و سگ‌ها و دزدی و غارت هم می‌گفت.یعنی از یه بچه‌ی هفت‌هشت ساله چنان جانی ساخته بود که آدم می‌گفت یعنی چنین بچه‌ای روی زمین هست؟حالا اگه به فیلم روانشناسانه بود که دلایل دیکتاتور شدنش رو به طور علمی شرح می‌داد باز یه چیزی.
4- یعنی "اینا" واقعا فکر می‌کنن ماها برای وبلاگامون مجوز می‌خواهیم؟اگر ما می‌خواستیم طبق قوانین عقب‌افتاده‌ی این مملکت چیز بنویسیم که اصلا وبلاگ نمی‌زدیم:)

هیچ نظری موجود نیست: