اندر حکایت آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی و چهل دزد بغداد
این دم ِ انتخاباتی ماشالله همه برای خودشون یهپا دموکرات و قانونشناس شدن.
از همه بامزهتر آقای شاهرودی رئیس قوهی قضاییهست که در "گردهمآیی سراسری دادستانهای عمومی،انقلاب، نظامی و رءسای ستادهای حفاظت اجتماعی سراسر کشور" انتقاد شدیدالحنی از نحوهی بازجوییها و بازداشتها کرده.
ساعت خواب !
یاد جوک "چهل دزد بغداد" افتادم، ببخشید اگه یه کم بیادبیه! جز این چیزی به فکرم نرسید:
روزی زن و شوهری از بیابانی میگذشتن که ناگاه گروه "چهل دزد بغداد" سر میرسن و تموم اموالشونو ازشون میگیرن.
وقتی میبینن مرد هیچ اعتراضی نمیکنه، جلو چشمش زنشو میخوابونن و اول رئیسشون بهش تجاوز میکنه. مرد بازم هیچ عکسالعملی نشون نمیده. بعد دومین دزد بهش تجاوز میکنه. باز بیتفاوتی شوهر. سومی و چهارمی و... خلاصه... میرسه به دزد چهلم. چهلمی هم کارشو میکنه و همهشون سوار اسباشون میشن. تا کمی دور میشن.شوهر غیرتی پشتشون میدوه، مشتهای گره کردهشو به طرفشون میگیره و میگه : اگه جرأت دارید دست به ناموسم بزنید! بلایی سرتون میارم که در وبالیگ بنویسن!
پنجشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر