شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۹۰

پیروزی ساندیس بر شرف و انسانیت مبارک...

دارم اخبار ساعت 2 تلویزیون ایران رو نگاه می‌کنم و از شنیدن مصاحبه‌ با مردم حرص می‌خورم...
واقعا جلوی دوربین اومدن و نون به نرخ روز درآوردن اینقدر ارزش داره؟ ارزش داره شرف و انسانیتتو زیر پا بذاری و حقایق رو ندیده بگیری؟


Balatarin

اینا‌رو الان تو صفحه‌ فیس‌بوکم نوشتم، احساس بامزگی کردم گفتم اینجا هم بذارمشون:
"شاه رو بیرون کردیم، خمینی رو آوردیم. بیایید اینا رو بیرون کنیم رضا پهلوی رو بیاریم، بعد رضا رو بیرون کنیم نوه خمینی سید حسن رو بیاریم، بعد اونو بیرون کنیم نوه‌ی رضا پهلوی رو بیاریم... همینطوری خودمونو سرگرم کنیم... زندگیه، می‌گذره..."


"یکی از بامزه‌ترین صحنه‌های رأی گیری که تلویزیون نشون داد.
مکان: صف رأی‌گیری جلوی مسجد یکی از شهرستان‌ها.
هر کس توی صف شناسنامه و کارت‌ملی‌شو جلوی دوربین نشون می‌داد. مردی درشت‌هیکل با افتخار و خوشحالی در حالی که ابروهای پهنش رو با ذوق بالا پایین می‌برد سه‌تا شناسنامه و سه‌تا کارت ملی رو نشون داد.
باتوجه به اینکه افراد جلویی و عقبی و کلا همه افراد در صف شناسنامه خودشون دستشون بود موضوع چی بود؟:) "

"تلویزیون داره مسجد گوهردشتو نشون می‌ده. گزارشگر: شما شغلتون چیه و چرا رأی می‌دید؟ - مربی ورزشم و رأی می‌دم که نماینده‌ها به ورزش بیشتر رسیدگی کنن. گزارشگر: پس شاگردهاتون کو؟ مربی ورزش:ممممم... والله نمی‌دونم الان زنگ می‌زنم بیان. چند دقیقه‌ بعد گزارشگر دوباره می‌ره سراغ همون مربی ورزش و می‌پرسه زنگ زدی شاگردات بیان؟ چرا هنوز نرسیدن؟:))) مربی هاج و واج نگاه می‌کنه یعنی عجب کنه‌ای هستی!"


"حالا فردا دوباره خاتمی یه حرف علیه این رژیم بزنه تموم اینایی که امروز دارن بهش فحش می‌دن دوباره قربون‌ صدقه‌ش می‌رن. ببین کِی گفتم!
ما اینجور مردمی هستیم..."

" اگه خاتمی بیاد بگه شرطش برای رأی دادن، آزادی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و کروبی بوده می‌بخشیدش؟"

هیچ نظری موجود نیست: