....
کلی زحمت کشیدم با این کیبورد خراب تابپ کردم. وسطای ارسال ارور داد و فقط تیتر موند.
الان که دم صبحه. اگرحالی بود فردا می نویسم
پ.ن.
رامین در نظرخواهی نوشته:
"این پست تا همین جا جالب بود دیگه خرابش نکن برو پست بعد "
باشه. اما یه چیزای مینیمالی بنویسم و برم.
احمدینژاد: لنگه کفش خوباست اما برای غریبهها، نه برای ما! بخصوص در سفرهای استانی حرام است!.
رهبر: ازاین به بعد برای دیدار با ما اول کفشهایتان را تحویل کفشکن دهید.
جاسبی: دانشگاه بیکفش نمیشود آمد. اما تازگیها به این فکر افتادم بهتر است مانند نیاکانمان گیوه بپوشیم. کمتردرد دارد.
زیتون: زین پس به جای وردنه از شوهرانمان با لنگه کفش استقبال کنیم!
سوسک: یه چیزی تو دنیا سندش به ما زده شده بود که اینم ازمون گرفتن!
منتظرالزیدی: بابا ما "منتظر زیدمون" بودیم دیدیم یه قلچماق داره حرف میزنه، عصبی شدیم!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر