دوشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۷

امسال سفارت آمریکا را پس می‌دهیم یا سال بعد؟

1- امروز که از خیابون طالقانی نبش روزولت می‌گذشتم دیدم بسیجی‌ها چفیه‌شونو بستن به سرشون و پاچه‌های شلوارشونو زدن بالا و به سلامتی دارن حیاط سفارت آمریکا رو آب و جارو می‌کنن و یه عده هم دارن پرچم‌های جدید آمریکا رو نقاشی می‌کنن که دوباره بزنن سردرش تا به برادر حسین‌آقا اوباما تحویل بدن. چیزایی که جای ستاره رو پرچم می‌کشیدن بر من معلوم نگشت.
روز مراسم جشن افتتاحیه متعاقبا اعلام خواهد شد!


2-،به غیر از "دونان":
هر چه از "دوستان" هم به منت خواستی
بر تن افزودی و از جان کاستی...

3- من از بیگانگان دانا هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنای نادان کرد...

4- اگه به من بگن دوست داری هزاران هواخواه بَه‌بَه‌گو و دستمال‌به‌دست سینه‌چاک داشته باشی یا دو تا دشمن منتقد درست حسابی، می‌گم معلومه که دوتا منتقد درست حسابی.
اگه اون دو تا منتقد مثل سبیل‌طلا و مانی ب باشن که مو رو از ماست می‌کشن بیرون فبها!

5-می‌خوام یه فیلم بسازم به اسم "دختر لز"!
قبلا کسی نساخته؟

6- نوک زبونم بود ها...

۷- از دست پروفسور ميرزايی خلاص شديم افتاديم دست دراويش گنابادي. هرچی ای‌میل‌هاشونو آن‌سايبسکرايب می‌نماييم وقعی نمی‌نهند... آدرویش٬با اون یاهو و یاهوت با اون خرقه و کشکول با اون صورت پر ریش! پلیز بسه دیه!

8- می‌گن بیژن مرتضوی رو تو فرودگاه گرفتن.
لابد اینم مثل محمد خردادیان بردن تا جلوی آخوندها هنرنمایی کنه. و یه دل سیر هم برای سردار زارعی و مددی و حاج آقا گلستانی بنوازه تا روحشون تازه بشه. کاش خردادیان هم با مرتضوی میومد تا تیم هنریشون تکمیل شه و کیفشون کوک کوک بشه.
خیالتون راحت باشه . اگه از بیژن مرتضوی بدشون میومد آهنگاشو راه به راه از رادیو تلویزیون پخششون نمی‌کردن!

9 - تکمله‌ای بر شماره 2 و 3
با آواز و حالت "آی... امان‌امانی" بخوانید:
دشمن ِ دانا، آخ، دشمن دانا بلندت می‌کند
بر زمینت می‌زند نادان دوست!
(وسطش هم می‌توانید کلاهتان را جابه‌جاکنید و با تأسف یک لنگ قرمز را بتکانید.)



16:49 | Zeitoon | نظرها

هیچ نظری موجود نیست: