احمدینژاد در حالیکه پاچههای شلوارش را بالا زده بود، و در حال سخنرانی پشت تریبون، برای سازندگی کشورمان گِل هم لگد میکرد، ابتدا با دستهای زبر و پینهبستهاش هالهی دور سرش را جابهجا کرد و سپس انگشت اشارهاش را به سمت جهانیان گرفت و گفت:
المپیک بعدی را به حول و قوه الهی در ایران برگزار میکنیم تا به شما بفهمانیم که المپیک یعنی چه! افتتاحیه و اختتامیه چطور باید باشد و هر کیلو کرهاش چند من ماست میدهد!
وی در پاسخ به خبرنگار آسوشیتدپرس که پرسید:
آیا شما ورزشگاه مناسب بازیهای المپیک دارید؟ گفت:
- معلوم است که ورزشگاه مناسب داریم! دوتایش هم داریم ورزشگاه آزادی برای المپیک مردان و امجدیه برای زنان!
وی در حالیکه لبخند یکوری بر لبش بود به خبرنگار مذکور گفت: چی شد ترش کردی؟ انتظار داشتی قاطی برگزار کنیم؟
و درحالیکه پای گلیاش را از پشت تریبون به بالای تریبون آورد گفت: از همین الان هم شروع کردهایم به تهیهی گِل برای لکهگیری و مرمت درزهای ورزشگاه..
خبرنگار بعدی از خبرگزاری دویچهوله پرسید:
جناب پرزیدنت، میزبان چینی در مراسم افتتاحیه این دوره از مسابقات ازدخترکان مینیژوپ پوش ِ چکمه بهپای رقصان استفاده کرده بود شما به جای آنها چه کسانی را برای اینکار میگمارید.
احمدی نژاد گفت: اتفاقا سوال خوبی پرسیدید!
وقتی کانال سه مراسم رژهی ورزشکاران را ناگهان قطع کرد، برای پیدا کردن علتش به ماهواره رجوع کردم. با دیدن دخترکان جلف و مشنگ چینی تمام هفت بند بدنم شروع به لرزیدن کرد. وقتی یک کشور دین و ایمان درستی نداشته باشد همین میشود! در اقتصاد و سیاست و فرهنگ که عقب افتادهاند! نان درست حسابی هم که ندارند بخورند. همه لاغرند. به چشم خودم دیدم که چشمهایشان از فرط گرسنگی باز نمیشود. آنوقت هی قر و قمیش میآیند که کمبودهایشان را بپوشانند
من به جای آنها از برادران و خواهران وزرارت اطلاعات و حوزهی علمیه "بیسیم به دست چپ" و "باتوم به دست راست" استفاده میکنم ، تا اگر ورزشکاری خدای نکرده هیجان زده شد و هوس بالاپریدن کرد او را سرجایش بنشانند!
وی در حالیکه کرم ضد ترک پای "جِی" به دستهای زبرش میمالید، به سوال خبرنگار بیبیسی گوش میداد .
- شما چه امکاناتی برای توریستها در دست اقدام دارید؟ هتل خوب؟ دستشوییها و غیره؟
رئیس جمهور مجبوب حرف او را قطع کرد و گفت:
- دستشویی؟ مچتان را گرفتم. مگر توریست میآید بشاشد و بریند به مملکت ما که توالت برایشان بسازم؟ وقتی میگویم ورزشکاران برای جاسوسی و خرابکاری میآیند کسی باور نمیکند! اگر راست میگویند کمی خوددار باشند. خودشان را نگهدارند تا بروند به کشور خودشان از این کارها بکنند.
از الان هم تا چهار سال بعد که انشالله نوبت را به ما میدهند برای نیروی بیست میلیونی بسیج هشت ترم آداب "امر به معروف" و "نهی از منکر" و سرکار گذاشتن توریستهایی که برای دیدن مسابقات به ایران میآیند میگذاریم..
و به آنها توصیه میکنیم با لبخند به دهانشان مشت محکم بکوبند.
خبرنگار بیبیسی در حالیکه شدیدا تحت تأثیر این حرف رئیس جمهور ایران قرار گرفته بود تشکر کرد و به جای خود نشست.
خبرنگار آساهی سوال بعدی را مطرح کرد:
- چه تدابیر امنیتی ویژهای برای سلامت ورزشکاران و سیاستمدارانی که برای دیدن مراسم افتتاحیه و اختتامیه میآیند اندیشیدهاید.
- تدابیر امنیتی شدید!
- میشود بیشتر توضیح دهید؟
- ببینید، ما بر خلاف شایعات کشور آزادی هستیم. و رئیس جمهور وقت آمریکا و دیگر کشورها بهطور آزادانه و داوطلبانه به گروگان ما در میآیند.
یک چند سالی همهشان را نگه میداریم، ازشان پذیرایی میکنیم . بعد که خوب تپل مپل و توجیه شدند با یک ساک بزرگ پر از کادو آنها را به کشورشان پس میفرستیم.
ورزشکاران هم انشاالله توسط برادران به پناهندگی پذیرفته میشوند.
خبرنگار بعدی از آژنس خبرگزاری الجزایر بود که سوالش را مطرح کرد.
- آقای احمدی نژاد، برای رشتهی شنا چه فکری کردهاید؟ شما که ورزشکاران غیر مسلمان را تجس میدانید و با آنها توی یک استخر نمیروید مسابقات شنا چهگونه خواهد بود؟
- من فکر همه چیز را کردهام. یهودیها و مسیحیها و بوداییها را میبریم در خلیجفارس که هم آبش کُر است( مثل استخر آبش قلیل نیست) و هم شوریاش خاصیت پاک کنندگی دارد، مسابقه بدهند.
اگر هم قبل از مسابقات در اثر توجیهات برادران و خواهران حوزه اسلام آوردند که دیگر مشکلی نیست.
از برادران سنت نشده خواهش میکنیم یکماه زودتر تشریف بیاورند تا زمان مسابقه زخم ختنهشان خوب شده باشد.
خبرنگار نیوزویک پرسید:
- مستر پرزیدنت، میشود توضیح مفصلتری دهید چه تمهیداتی برای افتتاحیه چیدهاید؟ لباس ورزشکاران، محل قرار گرفتن پرچمها، آتشبازی، موزیک، خواننده و...
-تمهیدات زیادی چیدهایم!
- خواهشمندم بیشتر توضیح دهید.
- برای لباس، خانمها که معلوم است. همه چادر. منتها رنگ چادر میتواند از بین رنگهای مشکی، خاکستری، سرمهای، قهوهای و کرم انتخاب شود.
- همین؟
- شما میدانید ما چند طیف از رنگ قهوهای خاکستری مشکی و سرمهای در دنیا داریم. هر کدامشان بیشتر از صد تا...
برای لباس برادران هم پیژامههایی میدوزیم که رنگ راهراه هر کشور با کشور دیگر فرق کند.برای انتخاب رنگها از پرچم آن کشورها استفاده خواهیم کرد. مثلا پیژامههای ورزشکاران سوئدی راه راه آبی و زرد، سویس قرمز و سفید و...
در مورد محل قرار گرفتن پرچم هم معلوم است. پرچم جمهوری اسلامی بر فراز ورزشگاه و بقیه را زیر پای ورزشکاران قرار میدهیم تا وقتی از روی آن رد میشوند کبر و غرور و نخوتشان را از دست بدهند.
حالا میرسیم به نحوهی شروع مراسم.
در مردانه با رمز "یا حسین" و در زنانه با رمز "یا زهرا" المپیک آغاز خواهد شد. و سپس
ختم کامل قرآن مجید توسط قاریان ایرانی اجرا خواهد شد. بعد خطبههای رهبر معظم انقلاب و بعد فرازی چند از سخنرانیهای جالب خودم در مورد هالوکاست و اختراع انرژی هستهای توسط دختر 13 ساله سرکوچهمان. سپس سرودی خواهیم داشت که توسط دانشآموزان بسیجی اجرا خواهد شد. جمعیت هم در تمام دورهی المپیک به جای هورا یکصدا باید "تکبیر" بگویند.
آتشبازی هم احتیاجی نیست! اطراف ورزشگاه هر چند دقیقه یکبار صد ضدهوایی میزنیم تا دشمن بلرزد و بداند که ما با بن دندان آمادهایم!
خبرنگار بعدی خبرنگار یو اس تو دی بود که پرسید:
- با توجه به کمبود برق و آب و گاز و بنزین در ایران برایآینکه اختلالی در برنامهها نیفتد چه فکری کردهاید.
احمدینژاد در حالیکه سرش را میخاراند، گفت: والله هنوز فکر زیادی برای اینیکی نکردهایم.
اما فکر میکنم برای مقابله با بیبرقی تعداد یک میلیون شمع باید بخریم. برای رفت و آمد ورزشکاران هم سعی میکنیم به هر اتوبوس یک لاستیک زاپاس و یک چهار لیتری بنزین اضافه بدهیم. در طول مسیر هم الاغهایی به درختان بستهایم که احیانا اگر مشکل بزرگتر از اینهایی بود که فکرش را کردهایم ورزشکاران با آنها به محل مسابقه برسند!
خبرنگارهای بعدی میخواستند سوالهای خودشان را بپرسند اما دکتر احمدینژاد با ابراز خستگی و کسالت به خاطر چیدن اینهمه تمهیدات که بعضیهایش فیالبداهه بود و فشار زیادی به مغزشان آمده بود، عذر خواهی کردند و نوید مصاحبهای دیگر را در آیندهای نزدیک دادند.
چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
خسن آقا ملحد می شود!
خسن آقا مدتیست تواب شده و به بهانه اینکه اسلام دین ریشه داری در بین ایرانیان است کامنتهایی که در مخالفت با اسلام گذاشته شود را پاک می کند!
مثل اینکه حق و حساب خوبی از حوزه علمیه قم دریافت می کند.
به هر حال آنچه رژیم جمهوری اسلامی عمل می کند عمل به دستورات دین اسلام است.
خسن آقا داد می زنه که یک نویسنده ملحد است!!!
اگر ملحد بودی که خایه مالی دین اسلام رو نمی کردی!
وبلاگ خسن آقا:
blog.hasanagha.org
fantastic
its not so hard to imagine such situation in iran
اطلاعیه کاملتر:
صمد بروسلی می شود،خسن آقا ملحد می شود!
خسن آقا مدتیست تواب شده و به بهانه اینکه اسلام دین ریشه داری در بین ایرانیان است کامنتهایی که در مخالفت با اسلام گذاشته شود را پاک می کند!
مثل اینکه حق و حساب خوبی از حوزه علمیه قم دریافت می کند.
به نظر می رسد حوزه علمیه جیره خواران پنهانی در بین به اصطلاح اپوزیسسون دارد که هر کدام در وقت تعیین شده رنگ عوض می کنند!
به هر حال آنچه رژیم جمهوری اسلامی عمل می کند عمل به دستورات دین اسلام است. نکته مهم این است که اینان به تمام دستورات دین اسلام عمل نمی کنند اگر مثل علی و محمد رسول الله عمل می کردند باید روزانه 1000 بیگناه را اعدام می کردند! در حالیکه فقط روزی چند بیگناه اعدام می شود.
خسن آقا فریاد می زنه که یک نویسنده ملحد است در بالای وبلاگش نوشته:
من یک وبلاگ نویس ملحد ام و به الحاد خود افتخار میکنم
ادعای ملحد بودن آدم را ملحد نمی کند ،اگر ملحد بودی که خایه مالی دین اسلام رو نمی کردی!
وبلاگ خسن آقا:
http://blog.hasanagha.org
-
Link at
http://www.persiancultures.com/
All the best
-
ارسال یک نظر