سه‌شنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۶

فرهود آذرسینا آزاد باید گردد...

1- پیرزنان محله‌ی ما برای آزادی و بازگشت فرهود آذرسینا به وطن یک طومار تهیه کردن به چه گندگی!
زنان محله‌ی ما از فرهود دعوت کردن بعد از ورودش به ایران مدتی مهمان محله‌ی ما باشه.
و برای سوار شدن به آسانسورهمراه او، از الان ثبت نام کردن!!!

(شتران(بعضی از آقایون منظورمه) در خواب بینند پنبه دانه:) ) .

2- آقا، من از همین تریبون اعلام می‌کنم که انتخابات امریکا رو تا اطلاع ثانوی تحریم می‌کنم!

(اطلاع ثانوی یعنی تا وقتی مقیم آمریکا نشده‌ام:)‌)

3- سی‌با با اینک کلید داشت زنگ زد. می‌خواست منو سورپریز کنه. تا درو باز کردم دسته گل روبان زده‌ی عجیبی رو بهم تقدیم کرد.
تا چند ثانیه مخم کار نکرد. دسته‌گلی سبز و بانشاط بود با گل‌هایی قرمز توپ مانند... خیلی آشنا می‌زد....
سبزی خوردن بود با تربچه‌نقلی‌های فراوان...
قیمتش این روزها چند برابر شده.کیلویی 1500 تومن ناقابل(البته سبزی‌فروش سر کوچه‌ی احمدی‌نژاد اینا ممکنه به قیمت سابق بدن. آدرس سر کوچه‌شونو کی داره؟)
سی‌با خودش گل‌هایش را پرپر کرد و شستشو داد و با شام شب که یک کتلت من درآوردی و ماست‌خیار و سالاد شیرازی بود نوش‌جان فرمودیم! جای همگی خالی!

کتلت من درآوردی:
گوشت چرخ‌کرده+ پیاز رنده شده+ سویای از پیش خیسانده‌شده و آبگرفته+ آرد نخود‌چی+ یک عدد تخم‌مرغ+ نمک+فلفل+زردچوبه+ادویه+پودرسیر که حسابی مشت و مالش دادم و در روغن سرخش کردم.(حق خوردن برای من و سی‌با محفوظ!)
ماست‌و خیار:
خیار قلمی ریز‌خورد کرده+ پیاز ریز‌خوردکرده+ کمی پونه‌ یا نعناع یا آویشن یا هر سبزی معطر دیگر+فلفل+ نمک+پودر سیر+ ماست
سالاد شیرازی:
خیار قلمی ریز خوردشده+ پیاز ریز‌خوردشده(تا اینجاش با مواد ماست‌و‌خیار یکی بود. بعد جداشون کردم)+ گوجه‌فرنگی ریز خورد شده+ نمک+فلفل+ آب‌نارنج یا آبلیو یا آب‌غوره. من توش جوانه‌ی ماش هم ریختم
این بود برنامه‌ی آشپزی امروز... حالشو ببرید!

http://z8un.com

هیچ نظری موجود نیست: