سی و یک، پنجاه و دو... این عدد رو خوب به خاطر بسپرید!
.
.
.
درسته. کُد رمزه. اما نه کد رمز یک عملیات مثل یازهرا، بلکه:
شمارههای کانالهای تلویزیونی که این سی روز باید پشت سر هم بگیرید.
اول کانال سه، ساعت 7 درست بعد از افطار، سریال "یک وجب خاک" عبدالعلیزاده. همون که رضا بابک و مهتاج نجومی و برزو ارجمند و اینا توش -بازی میکنن! هی اتفاقات مسخره توش میافته!
بعد کانال یک، ساعت 7:30 درست بعد از تموم شدن اونیکی سریال، سریال" اغما"سیروس مقدم داره. همون که امینتارخ و شیرینبینا توش بازی میکنن. امین تارخ جراح مغز و اعصابه. خیلیهم خوشتیپ و خوش خندهست و عاشق زنشه. میاد مغز زنشو عمل کنه که زنش همون قسمت دوم میمیره... یه شیطونی این وسط موش میدوونه. حالا شیطون کیه؟ باید تا آخر ببینید!
بعد یه ساعت استراحت برای هضم غذا و هضم دو سریال اولی و سپس... کانال پنج سریال "شکرانه" رو داره. همون که پوریا پورسرخ پسر یه برجساز پولدار خدا زده تو سرش و شدیدا عابده و طرفدار رعایت حقالناس... دایی جون لبهی تیغ هم رل باباشو بازی میکنه. اما اینجا عصا و سبیل و کلاه نداره:)
درست بعدش کانال دو سریال" میوهی ممنوعه" حسن فتحی رو نشون میده.
با بازی علی نصیریان، گوهرخیراندیش، و امیر جعفری(که یواش یواش داره از حیث پدرسوختگی در نقشهاش، جای شریفینیا رو میگیره) و حاج آقا نصیریان مایهدار در عزای فرار دخترش و ازدواج با یه مردی که تو زلزلهی بم زن و بچهشو از دست داده داره دق میکنه!
خوب حالا، ساعت شده ده و نیم. برید بخوابید تا سحر بتونید از جاتون پاشید.
مادر بدبخت خانواده هم که بعد از افطار تو آشپزخونه جون کنده برای سحری فردا.
و فردا همین آش است و همین کاسه...
این سیروز خوش بگذره:)
دوشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر