سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۶

قاراشمیش



1- امروز بعد از مدت‌ها تونستم روزنامه‌ی "شرق" بخونم.

2- روزنامه‌ی " هم‌میهن" با مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی منتشر شد!

3- مهدی بوترابی مدیر عامل پرشین‌بلاگ بازداشت شد..
تازه بچه‌ها چقدر از محیط پرشین‌بلاگ بد می‌گفتن. می‌بینید که همینم نمی‌تونن تحمل کنن.

4- یک‌شنبه 5-4 ساعت تو اتاق انتظار مطبی نشسته بودم. وقتی وارد ساختمون پزشکان شده بودم، هوا آفتابی بود.
تو این چهار پنج ساعت همه چهل پنجاه نفرمون از تاریخچه زندگی و بیماری‌ همدیگه با خبر شده بودیم.
ناگهان بلند گفتم: ای وای هوا الان توفانی می‌شه. برای برگشتن چتر هم نیاوردم!
همه یه جوری عاقل اندر سفیه نگام کردن. انگار من دیوونه‌م.
. هنوز یک ربع نگذشته بود که یک‌هو صدای مهیبی اومد. رعد و برق شروع شد و پشت بندش بارونی سیل‌آسا...
خانوما همه یه جوری با تعجب و کمی هم احترام نگام می‌کردن و پشتم پچ‌پچ می کردن.
- هواشناسی که اعلام نکرده بود. از کجا فهمیدی؟
- شوهرم نیم ساعت پیش از کرج زنگ زد که اونجا توفانی شده. چون همیشه باد از غرب می‌وزه معمولا بعد از مدتی به تهرون می‌رسه.
نفس عمیقی کشیدن و گفتن:
- آهان....
فکر کردیم پیشگویی بلدی. می‌خواستیم بدیم فالمونو بگیری.
عجب ساده‌ای هستم من. اگه جریانو نمی‌گفتم ، می‌تونستم همونجا تا نوبت بهم می رسه کلی کاسبی کنم:)


3:07 | Zeitoon |
نظرها

هیچ نظری موجود نیست: