چهارشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۵

زنان زندانی ما را هر چه زودتر آزاد کنید!!

1- امروز 8 نفر از دستگيرشده‌ها آزاد شدن:
پرستو دوکوهکی، سارا لقایی، ساقی لقایی، نیلوفر گلکار، پرستو سرمدی، ناهید انتصاری، فریده انتصاری و سارا ایمانیان .

2- فردا هم قراره 5 نفر دیگه آزاد بشن:
ناهید کشاورز، ناهید جعفری، آسیه امینی، سمیه فرید و زینب پیغمبرزاده.

3- تعداد دستگیر شده‌ها 33 نفر بوده که اگه هشت نفر امروز و پنج نفر فردا رو ازشون کم کنیم می‌مونن 20 نفر.
پروین اردلان ام اس داره و رضوان مقدم دچار زونا شده که می‌دونید دردش خیلی طاقت‌فرساست.
شهلا انتصاری تو انفرادی در شرایط سختی به سر می‌بره!.
کاش این سه نفر جزء اولین گروه آزادشده بودن...
امیدوارم قطار آزادسازی‌شون هم ترمز و دنده عقب نداشته باشه.

4- اسامی 33 نفر دستگیرشده‌های اولیه از سایت تغییر برای برابری:
نوشين احمدي خراساني- پروين اردلان- ناهيد کشاورز- محبوبه حسين زاده- محبوبه عباسقلي زاده- نيلوفر گلکار- پرستو دوکوهکي- مريم ميرزا- مريم حسين خواه -سارا لقایی- ناهيد جعفري- مينو مرتاضي- فاطمه گوارايي- شهلا انتصاري- سوسن طهماسبي- آزاده فرقاني- ژيلا بني يعقوب- ناهيد انتصاري-آسيه اميني- شادي صدر- ساقي لقايي- ساغر لقايي- الناز انصاري- سارا ايمانيان- جلوه جواهري- زارا امجديان- زينب پيغمبرزاده - نسرين افضلي- مهناز محمدي- سميه فريد- فريده انتصاري- رضوان مقدم- سارا لقماني.
در کنارشان ایستاده‌ایم/ لیلا سهرابی

5- موندم این مسئولین حکومتی چطور می‌خوان از این 33 نفر و از کل زنان و از کل مردم ایران و از کل مردم جهان معذرت بخوان!
این حماقتی که مرتکب شدن خیلی براشون گرون تموم می‌شه!

6- در قانون شما اگر زن هستم
بر ریشه تبعیض تبر زن هستم!
از هیبت غول سان نمی ترسم هیچ
تهدید نکن حقیر! من زن هستم!
(ساقی لقایی، بند 209 اوین، چهارده اسفند ۸۵)

7- آقایون خواب نمونین بیدار شین!

8- تازه‌ترین خبرها رو در سایت زنستان بخونید...

9- اگر اونجا براتون فیلتره در وبلاگ بلوط بخونید...

10- پتیشین " در خواست آزادي بي‌قيد وشرط مدافعان حقوق زنان که در تاريخ 13 اسفند 1385 دستگير شدند" به فارسی...

11- همون پتیشن به انگلیسی...

12- مرمر و آذر عزیز پیشنهاد دادن هر کس در هر نقطه‌ای از دنیا در مراسم روز جهانی زن، هشتم مارس شرکت می‌کنه خبر این دستگیری‌ها رو پخش کنه.
متن انگلیسی می‌تونه همینی باشه که مرمر در کامنت شماره 80 گذاشته.
تا همه بفهمن اینجا کوچکترین صدای حق‌خواهی چطور سرکوب می‌شه.


13- پرتره ای از پروین اردلان به قلم مهرانگیز کار...
چقدر این نوشته‌ی مهرانگیز قشنگه.. و آدم، ندیده، عاشق شخصیت پروین می‌شه...

14- اینطور که می‌بینم برنامه‌های زیادی برای 8 مارس، روز جهانی زن در تهران برگزار می‌شه. البته این‌طوری خطرش کمتره. اما اگه می‌شد همه با هم متحد می‌شدن و یک‌جا جمع می‌شدن، خیلی خوب می‌شد.
( و البته و متاسفانه سرکوب هم راحت‌تر بود.)
آخه جشن گرفتن روز جهانی زن چه خطری داره برای شما؟ چرا این‌قدر می‌ترسید؟ شما هم شنیدید انقلاب بعدی به دست زنان انجام می‌گیره؟:))
من قول می‌دم با شما کاری نداشته باشن. برید به مقرهاتون راحت بخوابید:)

15- اینم متن "تجمع زنان برای روز جهانی زن" که در پست قبلی یادم رفت بذارمش...

16- بیانیه‌ی پن‌لاگ به مناسبت روز جهانی زن...

-----------
حالا یک نوشته‌ی خوشحال کننده:
قسمت دیگری از سفرنامه‌ی ولگرد عزیزم( که به صورت نامردانه‌ای در نظرخواهی نوشته شده بود.)
اگه من نمی‌دیدمش چی می‌شد؟!

باز هم خاطره ای از سفر ایران در رابطه با خانم ها:
چند روزبعد از ورودم به ايران در خانه خواهرم روزی / ۵ تن / از دختران برادران و خواهران ام همه باهم بديدن ولگرد امدند.
از در که وارد شدند به احترام انها بلند شدم. و تا جلو در رفتم بعد از بوسيدن یک یک انها خودشان را يک بيک معرفی کردند ..
بعد از به دور انداختن روسری ها و مانتو هایشان به هر گوشه ای .. همراهم به اطاقی که روی زمین نشسته بودم امدند.
من عمو جان يا دايی انها بودم روی زمین دورم نشستند سعی ميکردم اسم انها به خاطرم بسبارم که کدام از انها خواهر زاده کدام برادر زاده است . خوب زياد هم فرقی نداشت . انها که نمی فهمیدند
وای
در ابتدا چقدر برای ولگرد مشکل بود نشستن بين ۵ زن غريبه!! و گوش کردن به قربان صدقه رفتن هايشان و بی احساس بودن به انها ..
چون زمانی که من ايران را ترک کردم انها کودکانی کم سن و سال بودند..
حالا انها خانم هایی بودند بالای ۳۰ سال که چندين سال بود که ازدواج کرده بودند و داری همسرو بچه بودند..
به يک يک نگاه ميکردم همه شان زيبا و ارايش کرده و سانتی مانتال بودند گويی بالماسکه امده بودند..
شايد هم ميخواستند دايی يا عموی جاتشان را تحت تاثير قرار دهند ..!!
نه اين فکر بدی بود. چون باور دارم برعکس مردها بيشتر زن ها آرايش ميکنند تا خودشان را تحت تاثير قرار دهند اين اشتباهی است که بيشتر مردها ميکنند...
از رندگی در امریکا و حال وروزگار خانواده ام و هماطاقی ام از مارمولکی!! که بزرگ کرده ام ..!!و از در دیوار بالا می کشد .. از شغل و سر گرمی و سلامتم ..نوع اتومبیل ام ..!! حتی فیلم و موزیک هم هر یک از انها سوالی کرد که جوابی مجبور بودم بدهم ..
پذيرايی شروع شد..
يکی از انها سیب توی دهانم ميچاند و ديگری جعبه خرما را دستش گرفته منتطر بود تا بمجرد اینکه استکان چای ام را در دستم بگیرم انرا در دهانم فرو کند !۱
و ديگری سينی شيرينی را جلوام نگاه داشته و با خواهش التماس از دايی جان ميخواست با چايش انرا بخورد .. و ديگری داشت پرتقال پوست ميکند واماده بود
که بلا فاصله در حلقومم بگذارد ..
فکر کردم بهتر است.. دهانم همچنان باز نگاه میداشتم
تا هر کدام از انها هر جه دلش خواست در دهنم بگذارد..!!
براستی
از آن همه مهر انها شرمنده شدم با /ادمی/ اين کار را ميکردند
که هيچ کاری برای انها در عمرش انجام نداده بود..
برای من فقط رابطه خونی بود که ميتوانستم احساس نزديکی با انها کنم .
وگرنه فکر ميکردم هيج وجه مشترک فکری با هيچ يک از انها ندارم که البته سخت اشتباه کردم بعدا خوب فهمیدم مارمولک من در امریکا هزار دیگر سال دیگر به اندازه اینها
زندگی را لمس نخواهد کرد....
تنها مرد بین انها ولگرد بود
صحبت هايشان شروع شد همه انها باهم حرف ميزدند ..بنطرم میرسید اینها هم تازه همدیگر را دیده اند کلی باهم حرف داشتند..
به هم مهلت نمی دادند در باره شوهرانشان وبجه هاو مدرسه يشان.. کارخانه و اسباب و اثاثيه و گرانی اجناس خوراکی و پوشاک قيمت لوارم ارايش.. و تراقيک هر کدام چیزی میگفتند کلی به معلومات ولگرد اضافه میکردند...
و نوبت به سياست که رسيد مقداری ناله و نفرين به ملا ها ..
گويا اصلا فراموش کرده بودند به ديدن دايی جان يا عمو جانشان امده اند گاهی.. برای هم حرف میزدند برای ولگرد حرف های انها جالب بود سعی میکرد صحبت های انها را بفهمد .. که البته زیاد هم اسان نبود
گاهی با دايی جان عمو جانی سعی ميکردند توجهم را به حرف هايشان بیشتر جلب کنند ...
نميدام چطور شد که يکباره بحث شان بر سر تساوی زن و مرد و اخلاق های زن و مرد ها کشانده شد
يکی از انها گفت:
-- دايی جان من اصلا به تساوی زن مرد اعتقاد ندارم چون اين دوتا يک جيز يکسان نيستند که باهم مساوی باشند..در بسیاری از چیز و کارهایی که میکنند نمی توانند یکسان باشند
فقط در داشتن حقوق اجتماعی باید مساوی باشند...راستی دايی
در امريکا رنها همان حقوفی دارند که مردها دارند؟
ـــ عزيز جان
اصلا معنی تساوی حقوق بين زن مرد در امريکا مطرح نيست هر دو انسان هستند و داری حقوق مساوی هستند
هر چند بعضی معتقدند زن ها سياهان و گی ها در بعضی موارد در امريکا / مساوی تر/ هستند.!!
يکی از انها گفت :
ــ دايی جان خوش بحالشان..
يک دفعه صحبتهايشان به اختلاف اخلاق زن و مرد کشيد ..
يکی از انها که از هم ساکت تر بود گفت یک سوال از عمو جان دارم
همه ساکت شدند گفتم بفرمایید
گفت :
عمو جان شما فکر ميکنی زنها بيشتر بهشت ميروند و يا مردها؟
ـــ عزيز جان اول بايد از من سوال کنی بهشت و جهنم را قبول دارم يا نه ؟
گفت :
من فکر ميکنم ..
مرد ها بيشتر بهشت ميروند
يک دفعه صدای اعتراض بقيه بلند شد به اعتراض انها گوش نکرد و ادامه داد دايی جان شما قضاوت کنید زن ها بيشتر حسود هستند يا مرد ها..؟. زن ها بيشتر غيبت ميکنند يا مردها ؟
زن ها بيشتر تهمت ميزنند يا مردها ؟... زن ها بيشتر پلتيک ميزنند يا مردها ؟زن ها سلیطه بازی در میاورند یا مرد ها ؟
--- یکی گفت عزیزجان این مرد ها هستند که اززنها سلیطه میسازند
يکی دیگر از انها فرياد کشيد :
خفه شو اینکه از از مرد ها دفاع میکنه ..
دايی جان چون سه تا پسر داره برای اين است که از مردها سنگ مردها را به سینه میزنه...
يکی ديگر از انها گفت
مردها بيشتر دروغ به زنشان ميگويند يا مردها ؟
بالانسبت شما دايی جان مرد ها دروغ گو ترین موجودات عالم هستند
و من در جواب انها

گفتم عزيز جان جون نمیخواهند همسر شان را ناراحت کنند!!
ضرب المثلی است که
ميگويد:
به دونفر دروغ بگو وگرنه تو مشکل می افتی به همسرت و به پليس...
........................

چرا شما بانوان فکر میکنيد حقوق زن در جمهوری اسلامی پایمال شده ..
دور از عدالت است که بگوییم در اسلام به زنان بی توجهی شده اين همه توجه رسول خدا به شما کم تان است..
ايکاش مردان هم این چنين مورد توجه انبيا بودند ..
ازکتاب/ تفسير آداب وسنن پيامبر گرامی اسلام /
تقسير الميزان جلد ششم
علامه ی طبا طبا يی رضوان الله عليه
به این دو حدیث توجه بفرمایید :
اميرالمومنين در باره رسول خدا چنين فرموده اند:
نقل از کتاب کافی :
" آن جناب از سلام دادن به زنان جوان کراهت داشت..
می فرمود ميترسم از آهنگ صدای انها خوشم بيايد..."
(زیتون: چه شود!!!)
از امام صادق نقل شده :
چهار چيز از اخلاق رسول خدا بود
عطر زدن
باتيغ ازاله مو کردن
نوره کشيدن(دی‌یر ولگرد جون، وات ایز نوره کشیدن؟)
زياد با زنان هم خوابی کردن ...
(ولگرد)



2:00 | Zeitoon | نظرها
لینک‌ها در وبلاگ اصلی زیتون دات کام.

هیچ نظری موجود نیست: