انسانی را در خود کشتم
انسانی را در خود زادم
و در سکوتِ دردبار ِ خود، مرگ و زندگی را شناختم
اما میان این هر دو، من، لنگر پر رفت و آمد دردی بیش نبودم
که شقاوتهای نادانیاش از هم دریده بود...
تنها
هنگامی که خاطرهات را میبوسم در مییابم دیریست که مردهام.
چرا که لبان خود را از پیشانی ِ خاطرهی تو سردتر مییابم!
از پیشانی خاطرهی تو
ای یار!
ای شاخهی جدا ماندهی من...
(شاملو)
1- شیشه!
اونطور که شنیدم اینروزها جوونهای زیادی آلوده به شیشه شدن.
شیشه یا ice نام مادهی مخدر جدیدیه(شاید جدید برای من) که این روزها عین نقل و نبات تو این مملکت توزیع میشه. اطلاعاتم هنوز دربارهش کمه. اونطور که شنیدم قیمتش اوایل چیزی حدود 30-20 هزار تومن بوده و حالا به یمن سیاستهای ضدمواد مخدر به 300 تومن رسیده! یعنی قیمت یه بستنی قیفی!
بدی این ماده اینه که حالت ظاهری خاصی به مصرفکننده نمیده یعنی به اصطلاح قیافهش تابلو نمیشه. حتی در آزمایش خون معلوم نیست. مثل قرصهای اکستازی- که قیمت اونم جدیدا از قرصدونهای 8000 تومن رسیده به دونهای 200 تومن- حالتهای هیجانی و دیوونهبازی و سرخی چشم نداره.
حالت ظاهری این ماده مثل پارافین جامد یا شمعه، کمی سفتتر، که در مکعبهایی بریده میشه. مقداری از اونو روی یک تیکه فویل آلومینیومی میگذارن و زیرش آتیش روشن میکنن. ماده آب میشه و مواد متصاعد شده با تنفس وارد بدن میشه.
کسانی که از این ماده استفاده میکنن میگن در چند بار اول استفاده از شیشه وارد تفکر عمیق میشن، مثلا علاقهمندان به موسیقی، بهتر و بیشتر از موسیقی لذت میبرن. نویسندهها میتونن ساعتها بنویسن بدون اینکه حواسشون پرت بشه، ریاضیدانان بهتر مسائل رو حل میکنن. و متاسفانه این ماده شده موادمخدر روشنفکرا.
ولی بعد از مدتی فرد رو شدیدا وابسته میکنه. به طوری که بدون شیشهدیگه قادر به فکر کردن نیستن.
اگه کسی اطلاعات بیشتری در مورد شیشهداره لطفا برام بنویسه. آیا کریستال همون شیشهست یا یه مادهی مخدر دیگهست؟
2- توزیع مواد مخدر در ایران بیداد میکنه. به راحتی میتونی در مراکز پررفتوآمد شهر دلالهای مواد مخدر رو ببینی که بدون ترس از مأموران دارن انواع و اقسام مواد رو معامله میکنن. از حشیش و تریاک و هروئین و بنگ و گرَس بگیر تا ماری جوانا و قرصهای اکستازی و...به قیمتهای بسیار پایین.
تازگیها در پارتیهای شبانه، مواد مخدر آزادانه مصرف میشه.( قبلا یواشکی بود و یا در اتاقهای جدا)
مصرف مواد مخدر در خوابگاههای دانشجوی هم حسابی رواج داره. از دوستی شنیدم در خوابگاههای دانشگاههای معتبری مثل دانشگاه شریف که دانشجویان معدل بالا و تیزهوش توش درس میخونن، مصرف مواد مخدر به شدت شیوع داره. و متاسفانه اینبار دخترا پابهپای پسرا جلو رفتن.
یه وبلاگ میخوندم که نویسندهش یه دختر فوق لیسانس دانشگاه شریف بود. گاهی میدیدم نوشتههاش یهویی عوض میشه و انگار قاطی کرده، وقتی از دوستش شنیدم که معتاده و موقع نشئه اونطوری مینویسه خیلی جا خوردم و بعد در مورد چند وبلاگنویس معتاد دیگه که گاهی چقدر خوب و انسانی و بااحساس مینویسن!
یکی دوبار آدرس چند پایگاه ترک اعتیاد انجمن معتادین گمنام رو اینجا نوشتم ولی آیا اینا کافیه؟
چرا در رسانهها برای قوانین راهنمایی و رانندگی هر شب کلی تیزر بامزه و خندهدار پخش میکنن ولی حاضر نیستن برای جوونای این مملکت بودجه بذارن؟
آیا اون قاچاقچی مواد مخدر راست میگه که چند ماه بعد از گرفتن محمولهش توسط نیروی انتظامی، همون کیسههای علامت دار خودش که ظاهرا در آتیش سوزوندن دوباره به خودش فروخته شده؟
آیا مأمورا نمیبینن که در کوچهپسکوچههای هر شهری، نوجوونهای14-13 ساله چمباته زدن و دارن مواد مصرف میکنن؟
تا کی باید سرمونو مثل کبک تو برف بکنیم و بگیم ایشالله هیچی نمیشه. ماشالله به جوونای مؤمن. الحمدالله به کوری چشم دشمنان ایران از فساد برییه؟ کاری باید کرد!
چه دستهایی درکاره که هیچ مبارزهی جدییی با مواد مخدر نمیشه؟
3- یاسر عرفات مبارز! یاسر عرفات گل! یاسر عرفات همهچی تموم! اینا همه قبول.
اما... من نمیتونم بفهمم این چه ازدواجیه که اون کرده؟
من اصولا مردای بزرگ رو نمیفهمم که بیشترشون زنی درست بر خلاف ایدئولوژیشون میگیرن. من نمیفهمم مردی به این مبارزی چرا باید زنی بگیره که 33 سال از خودش کوچکتره، اصلا هم عقیدهش نبوده، همصحبتش نبوده، و تموم هم و غمش رانندگی با ماشینهای گرونقیمت در پاریس، خرید از مزونهای کریستین دیور و خرج کردن دیوانهوار و زندگی اشرافیه؟
در حالیکه خیلی از خانوادههای فلسطینی در فقر کامل زندگی میکنن، چرا باید زن عرفات ماهی صد هزار دلار مقرری داشته باشه؟ امروز یه راننده تاکسی با عصبانیت میگفت کمکهای ایران به فلسطین در واقع خرج چسان فسان سُها خانوم میشده.
راسته که بیشتر پولهای سازمان آزادیبخش فلسطین در حساببانکی سُهاست؟ آیا عرفات فکر کرده بوده که سها عاشق چشم و ابروش بوده؟
جالبه که سُها طویل(عرفات) اصلا تظاهر به عشق به عرفات نمیکنه و خیلی رک بلافاصله بعد از مرگ شوهرش 4 خواستهشو مطرح کرده.
الف- نصف کل اموال تشکیلات خودگردان و سازمان آزادیبخش فلسطین. اونایی که به اسم عرفات بوده.
ب- پذیرش عضویتش در کمیتهی مرکزی سازمان آزادیبخش.
ج- پذیرش عضویتش در کمیتهی اجرایی سازمان آزادیبخش.
د- گرفتن پست وزارت یک وزارتخانهی مهم!
ماشالله به اشتها:)
4- تعداد زیادی از بچههای بزهکار و خیابان خواب و ولگرد، بچههای طلاق هستند، بچههای تکوالد. و البته تعداد بزهکارانی که با پدر زندگی میکنن بیشتره... مادران سرپرست گرچه فقر مادی بیشتری از پدران دارن، ولی کنترل و دلسوزی بیشتری برای کودکانشان به خرج میدن.(البته برعکسش هم دیده شده.)
متاسفانه دادگاههای ایران سرپرستی بچهها رو اکثرا به پدرا میدن.
پدر از صبح تا شب سرکار میره و کنترل کمتری روی بچهها داره. دکتر متخصصی که بعد از طلاق سرپرستی دو فرزندش رو به عهده گرفته بود، وقتی این آقا به خودش اومد که هم پسر و هم دخترش به مواد مخدر آلوده شده بودن!
مادر وقتی ازدواج مجدد میکنه هنوز فرزندان ازدواج قبلیشو مثل قبل دوست داره ولی اکثر پدرها( نه همه!) بعد از ازدواج مجدد، دیگه کنترلی بر رفتار زن جدید بر فرزندان قبلیش نداره. و معمولا همسر جدید بچههای خودش رو ترجیح میده!
موردی که متاسفانه باز هم در ایران زیاد دیده میشه اینه که مادر یا پدر طلاقگرفته در زمان نگهداری بچهها به طور خودخواهانهای اونا رو متنفر از همسر قبلیش بار میاره. مرتب، حتی شده به دروغ، ازش بدگویی میکنه تا به خودش وابسته بمونن. طوری تربیتشون میکنه که وقتی همسر قبلی برای چند روز بچهها رو برای نگهداری برد، اذیتش کنن و مثلا همسر مستأصل بشه و بچهها رو زودتر پس بیاره...
و وای به روزی که شوهر یا زن هم متقابلا همین عمل بینهایت زشت رو انجام بده. بچهها در اینحالت احساس میکنن به هیچکدوم نمیتونن تکیه کنن و دچار سردرگمی میشن. مادر از پدر بد میگه و پدرهم از مادر بد. پس بچهها حس میکنن الگوی مناسبی ندارن و به دوستان( متاسفانه بیشتر به سوی دوستان ناباب) گرایش پیدا میکنن و خیلیها راه خلاف رو در پیش میگیرن. چون نه پدر و نه مادر هیچکدوم ارزشی براشون قائل نبودن و عزتنفس و اعتماد به نفسشون در پایینترین سطحه . در این کشمکشها قربانی اصلی بچهها هستن گرچه گاهی ظاهرا پدر یا مادر احساس پیروزی میکنن. اونها در واقع جسم بچهها رو تصاحب میکنن، و متوجه نیستن که همین جسم هم وقتی روحیه ناسالم باشه سالهای بعد سر از کارای خلاف و زندان در میاره.
تعداد زیادی هم از این نوع بچههای خلافکار پدر یا مادر یا هر دوی اونا خودشون خلافکارن! مثلا معتاد، دزد، قاچاقچی و....
بقیهش بمونه برای بعدا...
5- درود به تموم مادرایی که بچههای کوچیک رو زیاد در قید و بند نمیذارن و هی نمیگن:
وای...بچه! خونه رو بههم ریختی، کثیف کردی..وای..دکوراسیون خونه به هم ریخت، با اسباببازیات بازی نکن الان زری خانوم میاد میگه چه زن شلختهای!
درود بر بهاره مامانِ آیسان:)
6- حجتالسلام فاکر درمورد استخر رفتنم با اسمشو نبر صحبت کرده و ايشان هم پيام مهمي براي من و ساير جوانان در جهت امر به معرف و نهي از منکر دادهن که جهت شنیدنش باید به وبلاگش بریم. منتها من چون کامپیوترم صدا نداره یکی برام بگه چی گفته!
7- دیجی محشر یا همون دیجی مریم، از دیدِ دادا...
8- امیر یا همون حباب خودمون در وبلاگی دیگر...
سهشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر