1- بدرود دنیای ظالم
امروز ترکت میکنم
بدرود
بدرود
بدرود
بدرود همهی مردم
چیزی نمانده که بگویید
تا تصمیمم را عوض کنم
بدرود...
2- خوشحال نشید. با وبلاگستان نمیخوام خداحافظی کنم. اگرچه خیلی ظالمه:)
شعر بالا یکی از ترانههای پینک فلویده.
مگه من چند ساله اومدم وبلاگستان؟فقط سه سال.
25 شهریور میشه سهسال تمام...
3- وقتی 5 دقیقه وقت داشته باشی برای نوشتن چی باید بنویسی؟...
4- آهان... توفان کاترینا(برعکس اسمش خیلی خشنه)
آمریکا... لوئیزانا... توفان... سیل... مرگ...سیاهپوستان... بیغذایی... بیجایی... غارت... قتل... باندهای فروش کودکان و زنان... بوش... بیکفایتی... ناتوانی یک ابرقدرت... وجود یک جهان سوم در دل آمریکا... ابراز خوشحالی رادیو تلویزیون ایران از عدم رسیدگی بوش... اعتراض مردم... مایکل مور... و...
5- قسمت نهم و غیرپایانی سفرنامهی ولگرد عزیز!...
6- چند وقت پیش یه وبلاگ خوب کشف کردم. وبلاگ .
(چه جالب. مامانها دوست دارن وبلاگشونو به اسم بچهشون نامگذاری کنن.)
مامانِ ورونیکا در کشور لهستان،شهر ورشو زندگی میکنه. باشوهرش مارک وقتی برای کار در ایران زندگی میکرده آشنا شده. ورونیکا کوچولو هم باید 11 ماه داشته باشه.
ورونیکا به بابا میگه"تاتا"... اسم مادر مارک "یادویگا"ست و اصلا مادرشوهربازی بلد نیست:)
7- : یک روز همهی کفشهای دنیا را برایت میگیرم تا به خانه بازگردی..
8- دینگ... 5 دقیقهم تموم شد!
۹- جوک تکراری... ..
۱۰- تازگیها توجه کردید که احمدینژاد سعی میکنه لحن و گویش و حتی جملهبندیهاش عین خاتمی باشه؟ حتی صداش هم داره مثل اون میشه.
اما تاریخ ثابت کرده که هیچوقت کپی برابر اصل نمیشه:)
11- این کاندیداهای ریاستجمهوری برای اینکه دلشون نسوزه هر کدومشون به کاری مهم گمارده شدن. لاریجانی رئیس شورای امنیت شد و حالا قالیباف که به خاطر قول اسمشومبر از ریاست 110 هم افتاده بود و با کتو شلوارهای میلیونیش افسرده و تنها گوشهی خونه مونده بود، شد شهردار.. ببینیم این بهقول خودش رضاشاه دوم چه گلی به سر تهران میزنه.
(احمدینژاد شهردار شد رئیسجمهور و قالیبافِ رئیسجمهور شد شهردار... پشتبهزین و زینبهپشت و از اینجور صحبتا)
جمعه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۴
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر