دوشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۳

جمع شدن مردم در جلو دانشگاه به درخواست هخای بزرگ:)

اخبار مربوط به تجمع دیروز....

من برای خیرخواهی به چندتا از افراد مسن که حوالی میدون انقلاب و پارک ملت زندگی می‌کنن تلفن زدم که حواستون باشه اون‌طرفا شلوغه.. راستش ترسیدم زیر دست و پا بمونن...می‌دونستم عده‌ای از مردم می‌رن...بالاخره مامورا هم هستن...
ولی اونا نه تنها حرفمو گوش ندادن بلکه با خوشحال مردا کت‌شلوار کراوات و زنا روسری سفید پوشیده بودن و رفته بودن گردشا ... تا ۱۲ شب هم همون‌ورا بیرون بودن:)
مردم اونقدر جون به لبشون رسیده و آرزوی آزادی دارن که انگار براشون فرق نمی‌کنه کی فراخوان تجمع بده...


من به درخواست ربل که برام ای‌میل داده و نگران شام و ناهار هخا در روز ۱۰ مهره و گفته نامسلمونا وقتی هخا گرسنه و تشنه می‌رسه به میدون شهیاد(!) و مجبوره با ۱۸ زنی که برای اون شب ازش درخواست رقص کردن٬ برقصه ٬ طفلکی ممکنه زورش نرسه٬ آخه فکر پذیرایی ازشو کردید یه وقت خدای نکرده ضعف نکنه٬ که چشم ۷۰ میلیون مردم بهشه ؟
چشم ربل جان٬از همین‌جا اعلام می‌کنم به خاطر انسان‌دوستی و وطن‌پرستی و افکار فمینیستی(چون دل اون ۱۸ خانوم شدیدا می‌شکنه که هخا وسط رقص از گرسنگی غش کنه و...)...از همینجا اعلام می‌کنم یک وعده غذای گرم محتوی کوفته٬ دلمه٬ کوکو همراه با معجون و ماست و خیار و یک بطر شراب براش ببرم..آب شنگولی هم به چشم!
اما برای رقص با هخا بهم اصرار نکنید.. رقص زیر میدون آزادی رو قول دادم به رهگذر ثانی:)


*این بازی هخا بیشتر به شوخی‌های طنزپردازا می خوره... راستش اگه نمی‌دونستم ابراهیم نبوی مقیم فرانسه ست، فکر می کردم داور(رئیس شبکه‌ی رنگارنگ که برنامه‌ی هخا رو پخش می‌کنه)، همون ابراهیم نبویه..آخه نبوی رو هم "داور" صدا می زنن...صداشم یه کم شبیه نیست؟:).




18:31 | Zeitoon



زمان: هرشب بعد از غروب آفتاب تا دم دمای صبح...
مکان: ساختمان‌های نیمه کاره...



17:24 | Zeitoon | نظر بدين(14)

هیچ نظری موجود نیست: