پنجشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۴

با یه شاخه گل برای گنجی بریم جلوی بیمارستان میلاد

یه پیشنهاد برای اکبر گنجی

سیامند عزیز با‌ای‌میل پیشنهادی داده.
با کلمات خودم می‌نویسمش :

مگه وقتی حجاریان تیر خورد مردم نرفتن دم بیمارستان؟ مگه وقتی احمد‌رضا عابد زاده دروازه‌بان محبوب فوتبال‌مون سکته کرد مردم با گل و شیرینی نریختن تو بیمارستان برای عیادت؟
خوب، برای اکبر گنجی هم می‌تونیم همین‌کارو بکنیم. ارزشش که کمتر نیست.

با شاخه‌ای گل بریم عیادتش. عیادت به خاطر عمل‌جراحی مینسک پا!!
حتی اگه تو بیمارستان راهمون ندن. با ایستادن دم در بیمارستان برای چند‌دقیقه هم که شده به خود گنجی، همسر مقاومش و به خودمون روحیه بدیم و نشون بدیم که گنجی تنها نیست.
چه بخواهیم چه نخواهیم گنجی حماسه‌ای شد برای ایران.

اگه با این پیشنهاد موافقین لطفا در وبلاگتون منعکسش کنید.

رضا چه خوب نوشته:
All for one
One for all
We are strong
We Are one
--------
آدرس بیمارستان رو در وبلاگ بلوچ عزیز پیدا کردم:
بزرگراه همت نرسیده به پل چمران جنب برج میلاد.
اما بلوچ جان با تلفن زدن و فاکس به بیمارستان موافق نیستم.
چون خطوط تلفن‌ بیمارستان‌ها به خودی خود قاطی و اشغال هستن. با این کار ممکنه جون انسانی که نیاز فوری به خدمات بیمارستان داره در خطر بیفته !

-----------------


این مطلب رو به خاطر اهمیتش در پستی جداگانه نوشتم.
نوشته‌ی قبلیم رو در مورد عصبانیت لطفا بخونید.

-----------------

به عکس این دو نوجوون نگاه کنید!
نه دزدن. نه قاتل. اما اعدام شدن. به چه‌جرمی؟ همجنس‌بازی.
موضوعی که با بردن اونا به یه مشاور حل می‌شد. شاید همجنسگرا باشن. شاید یکیشون دو جنسیتی باشه. شاید... در هر صورت مشکلشون قابل حل بود.
وقتی پسرا در مملکت ما اجازه ندارن دوست‌دختر داشته باشن. وقتی بعضیاشون در عمرشون با یه دختر غریبه حرف نزدن. وقتی جوونای ما هیچگونه سرگرمی ندارن. وقتی.... وقتی...
آه ای وطن من... چرا دست کسایی افتادی که جز زبون زور و قلع و قمع این ملت کار دیگه‌ای بلد نیستن!

هیچ نظری موجود نیست: