چهارشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۴

خیانت

"خیانت بعد از ازدواج"
معمولا با شنیدن این کلمه اخم می‌کنیم و دوست‌نداریم چیزی دراین مورد بشنویم. حتی دلمون نمی‌خواد بهش فکر کنیم. اما هست. در مورد خیانت مردها راحت‌تر برخورد می‌کنیم. فحشی ناسزایی می‌دیم و رد می‌شیم یا فوقش می‌گیم: آخ، فلانی هم که توزرد از آب دراومد. دوستان مذکر اون مرد که از این هم راحت‌تر برخورد می‌کنن: زندگی خصوصی خودشه، به کسی چه؟ بعضیاشون هم که با حسرت به این مرد باعُرضه نگاه می‌کنن و آرزو داشتن جای او بودن.

مردهای خیانتکار معمولا از نظر شغلی لطمه نمی‌بینن. سر کار قبلی خود باقی می‌مونن. هیچ‌ مردی رو در ایران نمی‌شه به جرم خیانت به همسرش از کار اخراج کرد و یا نازک‌تر از گل بهش گفت.
نمونه‌ی بارزش آقایون هنرمند، اعم از بازیگر، کارگردان، شاعر، خواننده،‌ موزیسین و...
و شغل‌های دیگه: از آبدارچی و کارمند بگیر تا رئیس و مدیرعامل یک شرکت. مغازه‌دار و یا هر مرد دیگری که فکرشو بکنین. کافیه نگاهی به دور و بر خودمون بندازیم تا چند نمونه‌از این مردا رو ببینیم که قانونا هیچ ایرادی بهشون وارد نیست.

اما خیانت زنان...

مثل خیلی از مسائلِ تابوی دیگه به این مقوله کمتر توجه می‌شه و پیش خودمون می‌گیم ایشالله که همچین چیزی نیست. حتی آمار دقیقی در این مورد نداریم.
چرا؟ چون خیانت زن به شوهرش در ایران مساوی‌ست با اعدام. سؤال و دادگاهی هم در کار نیست. همینکه کسی شهادت بده کافیه.
بنابراین خیانت زنان در ایران در خفا و با پنهان‌کاری شدیدی صورت می‌گیره.
می‌بینیم زنی مؤمنه و محجبه سال‌هاست به شوهرش خیانت می‌کنه و نذاشته هیچکس بفهمه.
متاسفانه به علت مجازات مرگی که برای زن خیانت‌کار در نظرگرفته شده، وقتی شوهرزن متوجه این قضیه‌می‌شه معمولا زن تصمیم‌های خطرناکی می‌گیره که بیشتر اوقات کشتن مرد با همدستی دوستشه.

تو روزنامه‌های همین دوهفته‌ی اخیر می‌خونیم:

1- کارگری موقع بیل‌زدن در باغ فاتح جهان‌شهر جسد مردی رو پیدا می‌کنه که دو سال ار مرگش گذشته بوده. با نشونه‌هایی که ازش پیدا می‌کنن پی به هویتش می‌برن.
می‌بینن زن این مرد از همون بدو گم‌شدن شوهرش داره با پسرِ خواهر‌شوهرش زندگی می‌کنه. با بازجویی از این‌دو متوجه می‌شن که وقتی مرد از رابطه‌ی زن با بچه‌ی خواهرش بو می‌بره با همدستی هم اول بهش قرص خواب‌آور می‌دن و بعد می‌کشتنش.

2- این یکی هم متاسفانه باز در کرج اتفاق افتاده! در شرق(شنبه 7 خرداد) می‌خونیم:
زنی با همکاری دوستِ فرزندش، شوهرش را بعد از اینکه پی به رابطه‌ی پنهانی آنها برد کشت. زن 36 سالشه. شوهر 42 ساله و پسرعموی زن بوده. و معشوقه‌ی زن یک پسر 18 ساله‌ست.

3- در روزنامه ایران(یکشنبه 8 خرداد) می‌خونیم:
زن جوانی با خواستگارِ خواهرشوهر خود که پسرعموی شوهرش هم هست رو هم می‌ریزه و بعد از برملا شدن موضوع با همدستی او شوهر رو می‌کشه.

4- چندی‌قبل در شهرزیبا زنی رو همراه با فرزند خرسالش می‌کشن. شوهر و خواهرشوهر (که با اونا زندگی می‌کرده) هر دو اون موقع سرکار بودن. همه‌ به نجابت و مؤمن بودن زن شهادت می‌دن. قضیه لاینحل می‌مونه تا اینکه دوهفته بعد همسایه‌ای با خجالت می‌ره برای افسر تعریف می‌کنه که گاهی مردی از اهالی روستای زادگاه‌ِ زن به دیدن او می‌آمده و با عجله کفشش رو درمی‌آورده و می‌برده داخل آپارتمان. بعد از پیدا کردن مرد و دستگیریش، اعتراف می‌کنه از همون اوائل ازدواج زن،‌ باهم رابطه داشتن. اصلا قبل از ازدواج زن، همدیگر رو دوست داشتن و خانواده‌ی دختر مورد علاقه‌ش او رو به شوهر فعلی داده بودن.

5- یه روز خانواده‌ای به همسایگی ما اسباب‌کشی کردن که ظاهرا یه پدر و مادر و یک دختر شیک و امروزی و خوشبخت بودن. ما هم تا حدی باهاشون رفت‌وآمد داشتیم. با هم استخر و کوه می رفتیم و...
تنها نکته عجیب این بود که مرده گاهی یواشکی شب می‌رفت و دیگه نمیومد.
دوسال بعد یک شب سروصدا و دعوای وحشتناکی توجه همه همسایه‌ها رو جلب کرد. کاشف به عمل اومد شوهر زن که مرد مسن و سفید‌موی معتاد و درب‌و داغونی بود بعد از دوسال از زندان آزاد شده و دیده زن تو این مدت با پسر یکی از دوستاش که زن هم داشته زندگی می‌کرده. فرداش یواشکی و بدون خداحافظی از محله‌مون رفتن.

6- در کنار جاده چالوس با دو زوج بسیار خوش‌خلق و خندانی آشنا شدیم. وقتی مردا مشغول بازی با هم دیگه بودن. زنها با افتخار برای من و مامانم اعتراف کردن که این دو مرد شوهراشون نیستن. شوهر هر دو معتاد بودن و اون موقع کنج خونه‌ در حال کشیدن تریاک .
گفتن که جلو چشم شوهراشون با این دو رابطه دارن و اونا اعتراضی ندارن. فقط کافیه تریاکشون برسه.

7- یکی از دوستان دانشگاه من عاشق یکی از همکلاسی‌های پسرمون بود. به دلیلی رابطه‌شون بهم خورد. دختر با پسر دیگه‌ای که وضع مالی خوبی داشت آشنا شد و رابطه‌شون خیلی سریع به عشق و بعد به ازدواج منجر شد.
هنوز یک‌ماه نشده دختر در کمال تعجب با دوست‌پسر قبلی رابطه‌ برقرار کرد. بعد از یکی دوسال شوهر فهمید.
اون‌قدر دوستش داشت که به شرط اینکه تکرار نکنه زندگی‌شو باهاش ادامه داد. دختر معذرت خواست و گفت اشتباه کرده. خواهرشوهر برای اینکه سرش گرم باشه و فیلش یاد هندوستان نکنه برای دختر کار خوبی دست‌وپا کرد. اما او باز به هر بهانه‌ای با دوست‌پسر قبلی قرار می‌ذاشت و از سرکار در می‌رفت وقتی شوهر فهمید که دیگه کاری از دستش برنمیاد طلاقش داد. ولی به علت علاقه‌ لوش نداد که اذیتش نکنن.(متاسفانه معشوق هم باهاش ازدواج نکرد و ولش کرد.)

8- دکتر روان‌شناسی که مطبش حوالی زعفرانیه‌ست تعریف می‌کرد که تعداد زیادی از مریض‌هاش خانم‌هایی هستن که سال‌هاست در غیاب شوهراشون بهشون خیانت می‌کنن و حالا عذاب وجدان گرفتن(بعضی‌ها به خاطر عقاید مذهبی). می‌گفت دلیل بیشترشون این بوده که شوهر پولدارشون با منشی و کارمندای مونث سرگرم بوده و اینا خواستن تلافی کنن.ولی حالا پشیمونن.

9- اینو فکر کنم اینجا نوشتم که: در محله‌ی نسبتا فقیرنشین حصارک زنی بی‌سواد با خیاط محل که به نظر اهالی هزار مرتبه از شوهرش کمتر بوده، رو هم می‌ریزه و بقال محل از سوراخ بین دو مغازه اینا رو زیر نظر می‌گرفته. آخرش دلش برای شوهر می‌سوزه و به کمیته خبر می‌ده و در حین عملیات دستگیرشون می‌کنن.( موقع دستگیریشون مردم رو سرشون نقل می‌پاشن.)
خبر ندارم چه بلایی سر زن اومد.

10- رابطه‌ی زنی 38 ساله با داماد 38 ساله‌اش. شوهر زن 58 ساله و دخترش 17 ساله‌بود.

و خیلی خیلی خیلی موارد دیگه که این روزا می‌شنوم و می‌بینم.
حتی در وبلاگستان چند نمونه از این موارد رو شاهد هستیم. مطلقه‌شدن زنی به خاطر خیانت به همسرش، که به طور تصادفی از جریانش باخبر شدم. و نمونه‌ی دیگرش زنی که خودش می‌نوشت که دور از چشم همسر روشنفکرش با پسری رابطه داره و متاسفانه وبلاگش رو بست.

دلایل زنان برای خیانت ظاهرا محکم‌تر از آقایونه:
- ازدواج‌های اجباری.
- تفاوت سنی زیاد با همسر.
- مذموم بودن درخواست طلاق از جانب زن در جامعه.
- محدودیت زنان برای ابراز وجود.
- نبود عشق و محبت. معمولا زن نمی‌تونه از مرد مورد علاقه‌ش خواستگاری کنه.
- عدم رسیدگی از جانب شوهر
- عدم ابراز علاقه از طرف شوهر
- مسائل جنسی
- چند شغله بودن مرد به خاطر مسائل اقتصادی و دیراومدن به خونه.
- بیکاری زن( اغلب زنانی که خیانت می‌کنن اعم از فقیر و غنی کسایی هستن که تموم مدت روز بیکار هستن)
- خیانت شوهر، مقابله‌به‌مثل و انتقام.

اینطور که دیدم آقایونی که خیانت می‌کنن برعکس خانوما، معمولا شاغل هستن. و هر چه درآمدشون بیشتر باشه امکان خیانتشون بیشتره. عوام می‌گن شلوار طرف دوتا شده:)
مردا معمولا چون خودشون همسرشون رو انتخاب می‌کنن و می‌رن خواستگاریش کمتر بهانه‌ی ازدواج اجباری دارن.
زنانی که به همسرشون خیانت می‌کنن معمولا قید مادری‌شونو نمی‌زنن.
اما مردان برعکس از مسئولیت فرار می‌کنن.
...
...


تو جامعه‌ی ما از این مسائل خیلی هست. ولی غالبا پنهانه و ما ترجیح می‌دیم راجع ‌بهش حرفی نزنیم. ازدواج‌های سریع و بی‌منطق و نبود آموزش‌های صحیح قبل از ازدواج و شرایط اقتصادی و احتماعی کشور به این مسائل دامن می‌زنه.
اما به قول مسئولین ایشالله که هیچی نیست. مملکت در امن و امانه.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام خانم ناز اینجا ایرانه و همه چیز برعکس - جامعه ایران ÷وسیده و در حال فروپاشی از چند جنبه است که یکی از اونها فروپاشی اجنماعی هستش -ولی خیانت اسم کثیفیه حالمو بهم میزنه - خوش باشی - یلدا
shabeyalda.com